گنجینه اشعار فروغی بسطامی

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
به حرم هم به دیر بدر دجا دیدمت

تا نظرم باز شد در همه جا دیدمت

سينه برافروختم، خانه فروسوختم

دیده به خود دوختم، عين خدا دیدمت

دل چو نهادم به مرگ، عمر ابد دادی ام

خو چو گرفتم به درد، محض دوا دیدمت

ز آتش لب تشنگی رفت چو خاکم به باد

خضر مسيحا نفس، آب بقا دیدمت

از خط عنبرفروش مردفکن خواندمت

وز لب پيمانه نوش هوش ربا دیدمت

بندهٔ عاصی منم خواجه مشفق تویی

زان که به مزد خطا، گرم عطا دیدمت

چشم فروغی ندید چون تو غزالی که من

هم به دیار ختن هم به ختا دیدمت
 

دلارام

هنرمند
هنرمند
Aug 2, 2024
1,303
دوش به خواب دیده ام روی ندیدهٔ تو را

وز مژه آب داده ام باغ نچيدهٔ تو را

قطره خون تازه ای از تو رسيده بر دلم

به که به دیده جا دهم تازه رسيدهٔ تو را

با دل چون کبوترم انس گرفته چشم تو

رام به خود نموده ام باز رميدهٔ تو را

من که به گوش خویشتن از تو شنيده ام سخن

چون شنوم ز دیگران حرف شنيدهٔ تو را

تير و کمان عشق را هر که ندیده، گو ببين

پشت خميده مرا، قد کشيدهٔ تو را

قامتم از خميدگی صورت چنگ شد ولی

چنگ نمی توان زدن زلف خميدهٔ تو را

شام نمی شود دگر صبح کسی که هر سحر

زان خم طره بنگرد صبح دميدهٔ تو را

خسته طرهٔ تو را چاره نکرد لعل تو

مهره نداد خاصيت، مار گزیدهٔ تو را

ای که به عشق او زدی خنده به چاک سينه ام

شکر خدا که دوختم جيب دریدهٔ تو را

دست مکش به موی او مات مشو به روی او

تا نکشد به خون دل دامن دیدهٔ تو را

باز فروغی از درت روی طلب کجا برد

زان که کسی نمیخرد هيچ خریدهٔ تو را
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: پناه

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 7) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 1, Members: 0, Guests: 1)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

موضوعات مشابه

بالا