دردانه
پسندها
1,465

نوشته‌های نمایه آخرین فعالیت فرستادن‌ها ارسالی‌های این کاربر در هر بخش درباره بازدیدکنندگان این حساب کاربری

  • آن را که غمی چون غم من نیست چه داند
    کز دردِ تواَم دیده چه شب می‌گذراند ...؟!

    سعدی
    گفتم اقرار به عشق تو نمی‌کردم کاش
    گفت اقرار چو کردی، دگر انکار مکن

    محتشم کاشانی
    دلَم یک دوست میخواهَد که اوقاتی که دلتَنگم
    بگویَد خانه را وِل کن بگو من کِی، کجا باشم؟!

    سیدسعید صاحب‌علم
    • لایک
    واکنش‌ها[ی پسندها]: پناه
    گفتیم که عقل از همه کاری به درآید
    بیچاره فرو ماند چو عشقش به سر افتاد

    سعدی
    حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
    شرح حال یک جوان پیر چیز دیگریست

    فرزاد نظافتی
    وارونه‌سازی کلیشه‌ها به معنای تغییر نقش‌ها و ویژگی‌های رایج شخصیت‌هاست. به جای اینکه قهرمان‌ها همیشه خوب و دشمن‌ها همیشه بد باشند، می‌توانیم این نقش‌ها را جابه‌جا کنیم و شخصیت‌هایی را بسازیم که فراتر از کلیشه‌های معمولی عمل کنند.
    این نوع شخصیت‌پردازی باعث می‌شود داستان فراتر از پیش‌بینی‌ها برود و برای خواننده یا بیننده جذاب‌تر شود.
    با به تصویر کشیدن شخصیت‌هایی که در تضاد با کلیشه‌ها هستند، می‌توانیم بینش‌های جدیدی درباره مفاهیم خوبی و بدی ارائه دهیم.
    شخصیت‌هایی که پیچیدگی‌های بیشتری دارند، می‌توانند با چالش‌های بیشتری روبه‌رو شوند و در نتیجه داستانی غنی‌تر شکل بگیرد.
    وارونه‌سازی کلیشه‌ها در داستان‌نویسی می‌تواند به ایجاد داستان‌های غنی و معنادار کمک کند. این تکنیک نه‌تنها باعث تنوع در شخصیت‌ها می‌شود بلکه به مخاطب این امکان را می‌دهد تا از زاویه‌های جدید داستان‌ها را ببیند و با آن‌ها ارتباط برقرار کند.
    تاریخچه ضرب‌المثل زیر آب زدن

    پیش از پیدا شدن لوله‌کشی آب مجرایی وجود داشت به ‌نام زیرآب که برای خروج آب استفاده می‌شد.
    آب انبار و مانند آن می‌ساختند که به گودالی راه داشت و برای خالی کردن آب مانده یا آب انبار، این زیرآب را باز می‌کردند تا بعد از خروج آب مانده، آب تازه به آن سرازیر کند.

    در آن زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند، منبع آب خانه‌اش را باز می‌کردند تا همه آب تمیزی که در آن دارد را از دست بدهد. صاحب‌خانه خیلی ناراحت می‌شد و می‌گفت:
    باز هم زیر آبم را زدند.
    قصه‌ای که مبتنی بر شخصیت است و تنش‌ها و تعلیق آن از شخصیت گرفته می‌شود، ریسک‌پذیرترین نوع قصه است. صحنه‌های درخود فرورفتن شخصیت، سکوت، انزوا و خلوت درون او را چگونه باید تصویر یا توصیف کرد که موجب ملال و پس‌زدگی مخاطب نشود؟


    آیا برای هر کلمه‌ی پنهان‌مانده در درون شخصیت، می‌شود یک کنش نمایشی یافت؟
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...

بازدیدهای پروفایل

116

بازدیدکنندگان اخیر

  1. 116 بازدیدهای پروفایل
  2. .khani.
  3. مژگان چکنه
  4. BARAN_KH_Z
  5. Tifani
  6. پناه
  7. Dark dreamer
  8. Gemma
  9. مارے✿
  10. برهانـ
  11. مستر کیان
بالا