آیا انسانها بر اساس رویاهای خود اداره نمیشوند؟ »
برای، پاسخ به این پرسش زیبا، ابتدا نگاهم رو نسبت به رویا واهمیت اون در زندگی میگم. خب بدون شک هیچ انسانی بدون رویا نبوده حداقل تازمانیکه به بلوغ کامل فکری رسیده. دوران کودکی هیچ انسانی بدون رویا نیست فطری وبالقوه دروجودش هست اگه رویا تبدیل به آرزو وانگیزه بشه اونوقت قدرت اختیار واراده به میدان میاد میتونه رویا پرداز، باشه ویا رویاشو به آرزو وانگیزه ای برای رشد وتحقق ورسیدن به خواسته هاش تبدیل کنه. حللا برای پاسخ به پرسش قابل تامل وعمیق مطرح شده: به نظرم براساس این واقعیت که قدرت ذهن انسان بسیار قوی ست، به هرآنچه که بیشتر فکرکنه وتفکر وتحقیق واسش مهم تر میشه وجذابتر درنتیجه درضمیر ناخوداگاهش ثبت وفعالتر میشه وچون بین انرژیهای انسان و کائنات رابطه بسیار قویست احتمال تحقق اون رویا زیاد میشه. بخاطر همین باید تدبیر کنیم تا تقدیر زیباتر وبهتر واسمون رقم بخوره.
نکته تلخ وشیرین ماجرا اینجاست: زندگی انسان با انسان عجین شده، حتی اگه به شدت منزوی واجتماع گریز باشه بازهم بدون ارتباط کامل نیست
نکته شیرینش شانس داشتن همراهی خوب برای رسیدن به رویاهاش
ونکته تلخ وجود همنوعی که ناگزیر درکنارش بوده وتاثیر خودش رو گذاشته ومانعی برای رسیدن به رویاهاش.
به نظرم حتی بانرسیدن به اون رویا، بازهم فکر وذهن انسان درگیرشه تاابد اثر خودش رو بر رفتار وشخصیت فرد میزاره.
ولی قدرت اختیار واراده وتلقین انسان بسیار بالاست، میتونه اثرات منفی رو با رویایی که دست یافتنیست در شرایط سخت حداقل به اندازه ی تجربه ی فکری وذهنی برآورده کنه.
به نظرم بیشتر انسانها براساس رویاهاشون اداره میشن اول با جبر وبعد اختیار. ولی درکل پرسشی که عنوان شده بسیار پیچیده س ودیدگاههای مختلفی رو میشه عنوان کرد.
@mahru