گالری شخصی [ گالری شخصی EMMA ]

برهانـ

مدیرکل سایت
پرسنل مدیریت
مدیرکل سایت
Jul 5, 2023
805
[ به گالری اختصاصی @EMMA- خوش اومدید ]

در این تاپیک می‌توانید با علایق، افکار و روزمرگی‌های EMMA آشنا شوید.
توجه کنید فقط کاربر تگ شده اجازه ارسال پست دارد و تاپیک اختصاصی می‌باشد.

باتشکر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
IMG_20230724_195737_699.jpg
وقتی براتون ده قدم برمی‌دارم و شما هنوز یه قدم هم برنداشتید، به من حق بدید که باهاتون سرد برخورد کنم و فاصله بگیرم؛ کیه که ببینه بود و نبودش فرقی نداره و هم‌چنان بمونه؟ درسته؛ هیچ‌کَس. پس لطفا درک کنید.
انتظار بی‌خودی ندارم فقط نمی‌خوام با کسی که هستم طوری باهام برخورد کنه که من اصلاً وجود ندارم... .
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

IMG_20230806_230322_936.jpg
‌‌‌ کرگدنم امّا دلی نازک دارم؛ درختم امّا تنگی نفس دارم، اسیرم‌ امّا در بند نیستم؛ رنج می‌کشم امّا نقّاش نیستم، مچاله می‌شوم امّا کاغذ نیستم؛ شکسته می‌شوم امّا بغض نیستم، لگدمال می‌شوم امّا پیاده‌رو نیستم؛ افسوس می‌خورم امّا گرسنه نیستم، به ساز دنیا می‌رقصم امّا رقاص نیستم.
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
IMG_20230814_165505_916.jpg
نصف قهوه‌ات را که خوردی بیا فنجان‌هایمان را عوض کنیم، در کافه‌های شهر نمی‌توان هم‌دیگر را بوسید!
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

IMG_20231108_161946_490.jpg
مؤمنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست بر مسلمانی که کافر می‌شود پیغمبرش... !
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

IMG_20231213_201255_411.jpg
آهای ستاره!

از درگاهِ ماه
لایک‌ات می‌کنم!
یادت هست
در تنهاییِ شبِ تاریک

چشمک می‌زدی؟
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000003411.jpg
پیدا کردن دفترچه خاطرات نشون میده که چه‌قدر
محبوب بودی و رفته‌رفته محبوبیتت کمتر شد و الان محبوبیتت به زیر خط اعداد منفی رسیده.
پیدا کردن دفتر آهنگ‌نویسی نشون میده که چه‌قدر
علایقت از این رو به این رو شد.
پیدا کردن دفتر اشعارت نشون میده که چه‌قدر یه زمانی عاشق
سرودن شعر بودی و براش شعر می‌نوشتی.
پیدا کردن دفترنامه‌ها نشون میده یه زمانی چه‌قدر
عاشق بودی.
پیدا کردن دفتر انشای سه سال اخیر مدرسه نشون میده چه‌قدر زود همه‌چی گذشت و به این‌که تو یه
احمق بودی و براش متن می‌نوشتی پی می‌بری.
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000017217.jpg

استکان چایی‌ات را برمی‌داری و کمی از آن را می‌نوشی، شکلات روی زیر استکانی را می‌دارم و به سمتت می‌گیرم که ذهنم را می‌خوانی و می‌گویی:
- چایی بدون شکر مزه میده.
- تلخ؟
آرام سرت را به نشانه تأیید تکان می‌دهی و شکلات را در دستم قایم می‌کنم، قبل این‌که دستم را عقب بکشم مچ دستم را می‌گیری که در آنی سرم را بلند می‌کنم و خیره‌ات می‌شوم، تعجب می‌کنم و حسِ عجیبی تمام تنم را می‌گیرد که می‌گویی:
- شکلات!
دستم را رها می‌کنی و شکلات را با انگشت سبابه و شست به سمتت می‌گیرم و شکلات را برمی‌داری و در جیب رویه‌ی پیرهن مردانه‌ی مشکی‌ات می‌گذاری.
بوی تلخی چایی و بوی ملایم عطرت ترکیب عجیبی به وجود می‌آورد، انگار قرار است مرا مست کند.

- صفحهٔ دو؛ بیست و یک سپتامبر.
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000019758.jpg
آرامش بعد طوفانی که به پا کرده‌ای مرا چون کلبه‌ای چوبی ضعیف ویران کردی، آری درست بود من اگر می‌مُردم آن وقت بود که تو راضی می‌شدی، تو با خود چه فکر کرده‌ای؟ تو نمی‌دانی، نه نمی‌دانی.
اگر می‌دانستی خنجرت را تا دسته در قلبم فرو نمی‌کردی و نمی‌گفتی که مُردن بهتر است!
خنجرت دیگر مرا نمی‌کُشد، دیگر از قلبم آن لزج سرخ نمی‌ریزد، قلبم هنوز می‌تپد، من هنوز اکسیژن مصرف می‌کنم... .
من دیگر عذاب نمی‌کشم دیگر خنجرت مرا نمی کُشد.
من زنده‌م، من هنوز نفس می‌کشم.
با یک حرکت خلاصم کردی؟

مگر نگفتمت؟ نگفتمت ترکم نکن؟ نگفتمت که نگذار از پیشت کوچ کنم؟
 
بالا