گالری شخصی [ گالری شخصی EMMA ]

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
1000029718.jpg
باز خواهی گشت همان‌گونه که در خواب دیده بودم در می‌زنی و اما دیگر پشت هیچ دری منتظر هیچ کَس نیستم.
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000029635.jpg
𝘋𝘰𝘯'𝘵 𝘤𝘶𝘵 m𝘦 𝘥𝘰𝘸𝘯, 𝘵𝘩𝘳𝘰𝘸 𝘮𝘦 𝘰𝘶𝘵, 𝘭𝘦𝘢𝘷𝘦 𝘮𝘦 𝘩𝘦𝘳𝘦 𝘵𝘰 𝘸𝘢𝘴𝘵𝘦. 𝘚𝘰 𝘱𝘭𝘦𝘢𝘴𝘦, 𝘱𝘭𝘦𝘢𝘴𝘦.
𝘊𝘰𝘶𝘥 𝘺𝘰𝘶 𝘧𝘪𝘯𝘥 𝘢 𝘸𝘢𝘺 𝘵𝘰 𝘭𝘦𝘵 𝘮𝘦 𝘥𝘰𝘸𝘯 𝘴𝘭𝘰𝘸𝘭𝘺?
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
1000030390.jpg
کسی خانه نبود، کسی خانه نشد، که در خستگی‌ها به او پناه برد، در بورانِ غم و اندوه در آن‌جا گرم شد، همه قفل و کلید زده بودند، ولی او حاضر بود در آن خانه جان بدهد اگر روزی بر سرش آواره شود، در آن خانه جان بدهد اگر روزی ویرانه شود، اگر روزی متروکه شود، اگر روزی دیگر خانه؛ خانه نباشد، او آن خانه را می‌خواست، او بود که در خانه و بیرون از خانه، غریبه بود، زیر این آسمان پهناور... زیر این آسمان آبی پلید، او، او... تنها بود!
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
1000030552.jpg
من از تمام دنیا، یک چیز را می‌خواهم؛ تو را، با همان چشم‌ها، همان لبخند، همان بودنِ همیشگی‌ات!
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000030606.jpg

برگشت سیگارش رو گذاشت روی لباش همون‌طور که مشغول روشن کردنش بود بهم گفت: “ نه که دوستت نداشته باشم، نه. فقط می‌ترسم ازت. پیچیده‌ای. همون‌قدر که نداشتنت سخته، داشتنتم سخته. همون‌قدر که بلدی من رو بخندونی، بلدی اشکم رو در بیاری. همون‌قدر که شعر حفظی و برام می‌خونی، فحش هم بلدی. همون‌قدر که نرمی، زمختی. همون‌قدر که معمولاً مؤدبی، اگه لازم باشه بی‌ادب هم میشی. آدم نمی‌تونه بهت اعتماد کنه و کنارت آروم بگیره. همونقدر که بلدی امن باشی و آروم، ممکنه آدم رو پرت کنی ته دره. یه جایی که جنازه آدم هم پیدا نشه. همه این‌ها رو می‌دونم ولی بازم نمی‌تونم دوستت نداشته باشم. بیزارم از این خواستنت. بیزارم ولی ازش لذت هم می‌برم. مثل لذت بازی کردن با دندون لق. درد کشیدن و لبخند زدن. من راستش خیلی وقته دیگه نمی‌دونم کدوممون دیوونه تریم.”
-
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000030725.jpg
«دوستم بدار ساده آرام بی‌حرف در زندگی در مرگ.»
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624

1000030671.jpg
در آپارتمان ۱۴۱، در واحد ۱۴، پیره جوانی کورد؛ در کنار پنجره‌ی اتاقش نشسته؛ بیکَس، غریب...
روزنامه‌ای می‌خواند و . . .

گریه می‌کند. . .
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
1000031351.jpg
می‌توانی لبت را بچسبانی به گلویم و تمام بغضم را قورت بدهی؟ خودم نمی‌توانم.»
 

HERA-

مدیر تالار میز گرد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
ویراستار
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Aug 4, 2023
624
1000026054.jpg
دیگه نیا، حتی اگه خودم خواستم.
 
بالا