سلام(بیاین راجب به اینکه این چند روز کجا بودم و چرا تکلیفا رو ننوشتم زیاد بحث نکنیم)
تکلیف سوم، پیرنگ نویسی
۱. یه پسر که همراه خانوادهش درحال سفر هست که یه دفعه تصادف میکنن
۲. چند روز بعد تو بیمارستان بیدار میشه و به طور اتفاقی پرونده پزشکیش رو میبینه و متوجه میشه به عنوان مرگ مغزی ثبت میشه
۳. وقتی سعی میکنه از بیمارستان فرار کنه با لمس چندنفر از پرستارا یه دفعه اونا میمیرن، موفق به فرار میشه و توی شهر سرگردون میشه
۴. متوجه میشه پدر و مادرش مردن و سعی میکنه خودکشی کنه و از رو پل میپره
۵. بعد چندساعت از خواب بیدار میشه و میبینه شب شده و هنوز زندهس
۶.یه جا برای گزروندن شب پیدا میکنه که خوابش میبره
۷. توی خواب یه پسر تا حدودی شبیه خودش رو میبینه که خودش رو سول(soul/روح) معرفی میکنه
۸. سول اونو به یه مکانی میبره و بعد مدتی متوجه میشه مرگ خانوادهش تقصیر اون بوده
۹. وقتی بیدار میشه، چندروزی توی شهر سرگردون میمونه تا اینکه یه عده اونو دستگیر میکنن
۱۰. وقتی اون افراد میبرنش توی یه مکان نامعلوم میفهمه که افراد دیگهای هم مثل اون هستن
۱۱. بعد مدتی با دو پسر دیگه تقریبا هم سن و سال خودش اشنا میشه و اونا بهش میگن که از یه نژاد خاص انسان هستن که بهشون آمر ارتحال(فرمانده مرگ) میگن
۱۲. افراد این گونه همون ویژگیهای انسانی دارن ولی یه سری توانایی خاص دارن که میتونن باهاشون افراد دیگه رو راحت بکشن و توانایی اونا تنها به درد کشتن میخوره
۱۳.یکی از اون پسرا توانایی تغییر ذهن داره و میتونه باعث بشه افراد دیگه، خودشون یا اطرافیانشون رو سلاخی کنن بدون اینکه کنترلی رو خودشون داشته باشن، پسر دیگه راجب تواناییش حرفی نمیزنه
۱۴. شخصیت اصلی تحت کنترل اون سازمان و سول، تبدیل به یه قاتل میشه
۱۵. کمکم متوجه ویژگی خاص بدنش میشه و میفمه افرادی که به دستش میمیرن، روحشون یه جایی کنار سول باقی میمونه و تبدیل به منبع تغذیه اون میشن، تا زمانی که روحها وجود داشته باشن سول میتونه روخ پسر رو تو بدنش نگه داره و مانع از مردنش بشه
۱۶. یکسری داستان اضافه پیش میاد که کمکم رازهای سول رو فاش میکنه و پسر متوجه میشه که درواقع جزء اون نژاد خاص نیست و سول هم تجسم نیرو اون نیست
۱۷. چند سال بعد پسر به یک ماموریت میره که توی یه خونهس که تموم افرادی اونجا و هرکسی واردش میشه کشته میشن
۱۸. وقتی وارد خونه میشه میفهمه یه دختر از همون نژاد خاص توی خونهس که ناخواسته و بخاطر ترسی که داشته تمام افرادی که میبینه رو میکشه
۱۹. اونجا سول روش سروکله زدن با قدرت دختر و اینکه چطور دستگیرش کنه رو بهش میگه
۲۰. بعد از اینکه دختر اروم و دستگیر میشه یه فلش بک به گذشته داریم که راجب گذشته و اتفاقاتی که برای سول افتاده رو نشون میده
من زیاد اهل پیرنگ ساختن نیستم، تقریبا یه طرح کلی هست و اتفاقات همون لحظه و گاهی بسته به حال و هوام خلق میشن
برای این داستان هم پایانی فعلا در نظر نگرفتم