همگانی ' مشاعره با اشعار شاعران '

[مستر کیان]

در این تاپیک مشاعره به اشعار شاعران انجام میشود

** ارسال اسمم ممنوع
** ارسال پست برای عموم آزاد

باتشکر. مدیریت ادبیات
​

 

[مستر کیان]

کاش بر ساحل رودی خاموش
عطر مرموز گیاهی بودم
چو بر آنجا گذرت می افتاد
به سرا پای تو لب می سودم

 

[رُگآ]

کاش بر ساحل رودی خاموش
عطر مرموز گیاهی بودم
چو بر آنجا گذرت می افتاد
به سرا پای تو لب می سودم

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حالِ هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

 

[مستر کیان]

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حالِ هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را

 

[رُگآ]

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را
چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را

ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت

 

[مستر کیان]

ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت

تو چه هستی، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا
می‌گشاید دربرهوت آگاهی؟
بگذار که فراموش کنم.

 

[رُگآ]

تو چه هستی، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا
می‌گشاید دربرهوت آگاهی؟
بگذار که فراموش کنم.

ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر

 

[مستر کیان]

ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر

رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی
دست مرا که ساقه ی سبز نوازش است
با برگهای مرده هماغوش می کنی

 

[رُگآ]

رگبار نوبهاری و خواب دریچه را
از ضربه های وسوسه مغشوش می کنی
دست مرا که ساقه ی سبز نوازش است
با برگهای مرده هماغوش می کنی

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

 

[مژگان چکنه]

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

مژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سود
دیگر به چاک سینه مجال رفو نبود
( کیف کن با اسمم:/)