وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
عشق تا پیش از ورود عرفان به ادبیات فارسی شكلی زمینی ـ یا آن طور كه عرفا می گفتند ـ مجازی داشت. در لسان عارفان عشق بر دو نوع بوده است؛ عشق زمینی كه بیشتر به نام عشق مجازی از آن یاد می كرده اند و عشق حقیقی یا الهی و ربانی كه مخصوص خداوند بوده است.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
پس از غلبه عرفان بود كه عشق مجازی جای خود را به عشق الهی داد. اما نمی توان این گزاره مطلق را دقیق دانست چرا كه عشق زمینی نزد بسیاری از شعرا و حكایت پردازان و بخصوص در ادبیات عامیانه ایران زمین، همچنان محترم و مورد اشاره بود. باید توجه داشت كه به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی هر دوره شاعران به ابهام و ایهام رو آورده و در بسیاری موارد ـ مثلا در شعر حافظ ـ درك حدفاصل عشق زمینی به یك انسان و عشق الهی بسیار دشوار است.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اما آنچه مسلم است پس از اوج گیری عرفان، عشق و عاشقانه زیستن به معنای درك راز هستی و كشف اسرار آن بود. پهنه گسترده عشق در ادبیات فارسی چنان است كه می توان آن را با شعری از مولانا توضیح داد: چون به عشق آیم خجل باشد از آن / هر چه گویم عشق را شرح و بیان. عشق دریایی پهناور دیده می شود كه هیچ گاه رسیدن به ساحل آن ممكن نیست لذا همان طور كه مولانا تشریح می كند گستردگی عشق در ذهن عرفا به قدری است كه ابیات شاعرانه آنها توان تبیین ندارد. این را مولانایی می گوید كه اگر نگوییم در همه آثارش دست كم در كل دیوان شمس خود موضوعی جز عشق ندارد.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
تا پیش از ورود عرفان و تا قرون چهارم و پنجم تعابیر ظاهری از زیبایی به بهترین شكل در اشعار فارسی دیده می شود، در واقع تعابیر در این دوره بیشتر ملموس و منحصر در عالم ماده است. اشعار فارسی در همین دوره است كه به فراوانی با تشبیهاتی چون ماه، سرو و... تصویری بی نظیر از معشوق می سازند. من آن جعد موی غالیه بوی / من آن ماه روی حور (رودكی) و یا در مثالی دیگر؛ هر زمان جوری كند بر من، به نو، معشوق من / راضیم راضی به هرچ آن ماه رخ با من كند (منوچهری).
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اما پس از این قرون و در دوره عرفانی جایگاه عشق از عالم ملموس ما فراتر می رود، ابدیت می یابد و به عوالم ذهنی تر، درونی تر و بی كران پا می گذارد. طبیعی است كه در این حالت شعر فارسی وسیع تر، البته مبهم تر و صنایع آن پیچیده تر می گردد. نخستین رگه های عشق عرفانی را می توانیم در سنایی ببینیم؛ حسن معشوق را چو نیست كران / درد عاشق را نهایت نیست.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اما پس از این قرون و در دوره عرفانی جایگاه عشق از عالم ملموس ما فراتر می رود، ابدیت می یابد و به عوالم ذهنی تر، درونی تر و بی كران پا می گذارد. طبیعی است كه در این حالت شعر فارسی وسیع تر، البته مبهم تر و صنایع آن پیچیده تر می گردد. نخستین رگه های عشق عرفانی را می توانیم در سنایی ببینیم؛ حسن معشوق را چو نیست كران / درد عاشق را نهایت نیست.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
سنایی به عنوان پدر شعر صوفیانه فارسی با اندیشه عارفانه خود به نوعی بر پیكر شعر فارسی رنگی دیگر پاشید، بارها از دین استوار به عشق سخن گفته است و از اهل روزگار خود به خاطر بی دردی و بیگانگی با عشق حقیقی نالیده است.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اما پس از سنایی از كسانی كه عشق عرفانی در آثارش جلوه ای كم نظیر دارد، عطار است. عطار در نگرشش به عشق در نهایت عرفان نشست. ای هجر تو وصل جاودانی / اندوه تو عیش و شادمانی / در عشق تو نیم ذره حسرت / خوشتر ز وصال جاودانی. عطار در مجموع آثار یه یادماندنی و سترگش چون تذكره الاولیاء، منطق الطیر، دیوان اشعار، مصیبت نامه و مختارنامه به موضوع عشق عرفانی پرداخته است كه نمونه های فراوانی از آن می توان نقل كرد كه اینجا به قطعه ای از مختارنامه كه تصویری از كیفیت عشق نزد عطار را ترسیم می كند، اكتفا می كنیم؛ در عشق گمان خود عیان باید كرد / ترك بد و نیك این جهان باید كرد / گر گوید ترك دو جهان باید كرد / بی آن كه چرا كنی چنان باید كرد...
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اما مولانا در ساخت تصویر عرفانی از عشق نزد انسان ایرانی موثرترین بوده است. مولانا یكی از كسانی است كه در سراسر آثار خود معنایی از عاشقانه زیستن را به معنای شیوه ای از بودن پیشنهاد داده و فارغ از تقابل عشق با فضیلت یا عشق زمینی سراغ عشق الهی به عنوان راهی برای زیست در این جهان رفته است و این مفهوم را آنقدر بزرگ و همه گیر كرده كه فارغ از آن اندیشیدن و دیدن عالم میسر نباشد.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
شاید به همین سبب است كه در نهایت خود از بیان ناپذیری عشق بارها سخن گفته است؛ عشق دریایی است قعرش ناپدید / در نگنجد عشق در گفت و شنید. در این سیاهه افراد زیاد دیگری هم می گنجند و چه كسی مشهورتر از حافظ كه سراسر اشعارش سخن از عشق است. بسیاری از متفكران و منتقدان ادبی در پی تشریح بخشی از نگاه حافظ به عشق بوده اند و در این میان، درگیری ها و اختلاف نظر هم فراوان بوده و هست. آنچه مسلم است حافظ دلیل خلقت را عشق می دانست و به همین دلیل نزد حافظ تشریح عالم اعم از عالم معنا و عالم روزمره و روابط انسانی، جدای از عشق میسر نیست؛ از ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 3) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 1) «جزئیات دقیق بازدیدها»

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
13
بازدیدها
158
بالا