بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
-چرا رنجم می‌دهی؟
-چون دوستت دارم.

آن‌گاه او خشمگین می‌شود.

-نه، دوستم نداری. وقتی کسی را دوست داریم، خوشیش را می‌خواهیم نه رنجش را.
-وقتی کسی را دوست داریم، تنها یک چیز را می‌خواهیم: عشق را، حتی به قیمت رنج.
-پس، تو به عمد مرا رنج می‌دهی؟
-بله، برای اینکه از عشقت مطمئن بشوم.

بارون درخت‌نشین
نویسنده: ایتالو کالوینو
مترجم: مهدی سحابی
انتشارات نگاه
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
مهم‌ترین درسی که از مادربزرگم آموختم این بود:

اگر می‌خواهی چیزی را نابود کنی، اگر می‌خواهی صدمه و آسیبی به چیزی برسانی، کافی است آن را محدود کنی، کافی است آن را محصور کنی. آن‌وقت می‌بینی که خود به خود خشک می‌شود، پژمرده می‌شود و می‌میرد!

بعد از عشق
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: ارسلان فصیحی
انتشارات کتاب‌سرای نیک
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
من از خودم می‌پرسم چرا حقیقت باید ساده باشد؟!. تجربۀ من کاملا خلاف این را به من یاد داده است. حقیقت تقریبا هیچ‌وقت ساده نیست و اگر چیزی بیش از حد واضح و آشکار به نظر می‌رسد، اگر عملی به ظاهر از منطق ساده‌ای پیروی می‌کند، معمولا انگیزه‌های پیچیده‌ای پشت سر آن هست.

تونل
نویسنده: ارنستو ساباتو
مترجم: مصطفی مفیدی
نشر نیلوفر
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
آن‌ها رفتند و من به کلک برگشتم. پکر و بدحال بودم، چون می‌دانستم کار غلطی کرده‌ام و هیچ فایده‌ای هم ندارد که بخواهم درستش کنم. آدمی که از همان بچگی توو خط درست نیفتاده باشد درست بشو نیست، پایش که می‌افتد زه می‌زند و کار را خراب می‌کند، آن‌وقت یک دقیقه‌ای فکر کردم و با خودم گفتم: صبر کن ببینم، اگر کار درست می‌کردی و جیم را لو می‌دادی، حالا حالت بهتر بود؟ گفتم نه، حالت بد بود، حالت عین همین حالا بود. گفتم خوب، پس فایده‌اش چیه که یاد بگیری کار درست بکنی، وقتی کار درست دردسر دارد و کار غلط دردسر ندارد و نتیجه‌اش هم یکی است؟ گیر کرد. جوابش را نداشتم.

سرگذشت هکلبری فین
نویسنده: مارک تواین
مترجم: نجف دریا بندری
انتشارات خوارزمی
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
واژه‌ها این‌طورند، کلمات بینوا فریب می‌دهند، روی هم می‌غلتند، انگار نمی‌دانند به کجا می‌روند و ناگهان، به سبب دو، سه، چهار کلمه که بر زبان می‌آیند و خودبه‌خود ساده است، یک ضمیر شخصی، یک صفت، یک فعل، یک قید، می‌بینیم که مقاومت ما را در هم می‌شکند و در چهره و نگاه، خودی می‌نماید و آرامش ما را بر هم می‌زند.
🌸گاه اعصاب نمی‌تواند تاب آورد، اعصابی که با خیلی چیزها کنار آمده، یا با همه‌چیز کنار آمده، به‌طوری که می‌توانیم بگوییم انگار از پولاد است.
کوری
نویسنده: ژوزه ساراماگو
مترجم: مهدی غبرائی
نشر مرکز
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
بدبخت را می‌گفت: کسی است که از ریسک‌کردن بترسد، شاید هیچ‌وقت افسرده و غمگین نشود ولی هرگز به عرفان زندگی نخواهد رسید و هرگز هم "لذت رنج" کسی را که در جست‌وجوی امیال و آرزوهایش بوده، نخواهد چشید... وقتی نگاهی به گذشتۀ خود دارد صدای قلبش را خواهد شنید، چه کرده‌ای، معجزه‌هایی را که هر روز، خداوند در سرزمین زندگانی‌ت کاشت؟
چه کرده‌ای، استعداد و لیاقت‌هایی را که خداوند به تو ارزانی داشت؟
آیا همه و همه را در عمق جبن و نادانی‌هایت رها کرده و مدفون ساختی؟ اگر چنین است، محققاً زندگی را باخته‌ای و از دست داده‌ای!
کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریستم
نویسنده: پائولو کوئیلو
مترجم: آرش حجازی
نشر آزرمیدخت
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
دست‌آخر وقتی خوب زیر و بالای ‌کار را ببینی، متوجه می‌شوی که آدم‌ها، بیشترشان، نمی‌توانند تا آخر خط تاب بیاورند.
برۀ گمشدۀ راعی
نویسنده: هوشنگ گلشیری
انتشارات کتاب زمان
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
مردی که فقط یک روز زندگی کرده‌باشد،
می‌تواند بی هیچ رنجی، صد سال در زندان بماند.
چون آن‌قدر خاطره خواهد داشت که کسل نشود. به یک معنی، این هم خودش بردی بود.
بیگانه
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: جلال آل‌احمد
صفحۀ ۴۶
انتشارات نگاه
 

بهارنارنج

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun 4, 2023
13
از آن‌جا که عادت همه‌چیز را ضعیف می‌کند، آنچه از همه بهتر ما را به یاد کسی می‌اندازد درست آن چیزهایی است که بی‌اهمیت دانسته فراموش کرده‌ایم و در نتیجه همه نیروی‌شان را برای‌شان باقی گذاشته‌ایم. بدین‌گونه، بهترین بخش حافظۀ ما بیرون از ماست: در نسیمی که نم باران دارد، در عطر هوای اتاقی دربسته یا نخستین شعلۀ هیزم، در هر کجا که چیزی از خویش را باز می‌یابیم که عقل‌مان قابل ندانسته‌ بوده، واپسین گنجینۀ گذشته، بهترین، آنی که وقتی همۀ گنجینه‌های دیگر به پایان رسید هنوز می‌تواند به گریه‌مان اندازد.

گریخته
نویسنده: مارسل پروست
مترجم: مهدی سحابی
نشر مرکز
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 36) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا