گنجینه اشعار فروغی بسطامی

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
در خلوتی که ره نيست پيغمبر صبا را

آنجا که می رساند پيغامهای ما را

گوشی که هيچ نشنيد فریاد پادشاهان

خواهد کجا شنيدن داد دل گدا را

در پيش ماهرویان سر خط بندگی ده

کاین جا کسی نخواندهست فرمان پادشا را

تا ترک جان نگفتم، آسوده دل نخفتم

تا سير خود نکردم نشناختم خدا را

بالای خوشخرامی آمد به قصد جانم

یا رب که برمگردان از جانم این بلا را

ساقی سبو کشان را می خرمی نيفزود

برجام می بيفزا لعل طرب فزا را

دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید

کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را

در قيمت دهانت نقد روان سپردم
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
یعنی به هيچ دادم جان گرانبها را

تا دامن قيامت، از سرو ناله خيزد

گر در چمن چمانی آن قامت رسا را

خورشيد اگر ندیدی در زیر چتر مشکين

بر عارضت نظر کن گيسوی مشکسا را

جایی نشاندی آخر بيگانه را به مجلس

کز بهر آشنایان خالی نساخت جا را

گر وصف شه نبودی مقصود من، فروغی

ایزد به من ندادی طبع غزلسرا را

شاه سریر تمکين شایسته ناصرالدین

کز فر پادشاهی فرمان دهد قضا را

شاها بسوی خصمت تير دعا فکندم

از کردگار خواهم تاثير این دعا را
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
دوش به خواب دیده ام روی ندیدهٔ تو را

وز مژه آب داده ام باغ نچيدهٔ تو را

قطره خون تازه ای از تو رسيده بر دلم

به که به دیده جا دهم تازه رسيدهٔ تو را

با دل چون کبوترم انس گرفته چشم تو

رام به خود نموده ام باز رميدهٔ تو را

من که به گوش خویشتن از تو شنيده ام سخن

چون شنوم ز دیگران حرف شنيدهٔ تو را

تير و کمان عشق را هر که ندیده، گو ببين

پشت خميده مرا، قد کشيدهٔ تو را

قامتم از خميدگی صورت چنگ شد ولی

چنگ نمی توان زدن زلف خميدهٔ تو را

شام نمی شود دگر صبح کسی که هر سحر

زان خم طره بنگرد صبح دميدهٔ تو را

خسته طرهٔ تو را چاره نکرد لعل تو
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
مهره نداد خاصيت، مار گزیدهٔ تو را

ای که به عشق او زدی خنده به چاک سينه ام

شکر خدا که دوختم جيب دریدهٔ تو را

دست مکش به موی او مات مشو به روی او

تا نکشد به خون دل دامن دیدهٔ تو را

باز فروغی از درت روی طلب کجا برد

زان که کسی نمیخرد هيچ خریدهٔ تو را
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست

سر نهم در خط جانان جان دهم بر بوی دوست

من نشاطی را نمی جویم به جز اندوه عشق

من بهشتی را نمی خواهم به غير از کوی دوست

کوثر من لعل ساقی جنت من روی یار

لذت من صوت مطرب رغبت من سوی دوست

شاخ گل در بند خواری از قد موزون یار

ماه نو در عين خجلت از خم ابروی دوست

گر بنازد بر سر شاهان عالم دور نيست

کز شکار شرزه شيران می رسد آهوی دوست

گر ندیدی سحر و معجز دیدهٔ دل باز کن

تا بينی معجزات نرگس جادوی دوست

کس نکردی بار دیگر آرزوی زندگی

گر نبودی در قيامت قامت دلجوی دوست

بر شهيدان محبت آفرین بادا که بود

کار ایشان آفرین بر قوت بازوی دوست

زان نمیآرد فروغی ب*و*سه اش را در خيال

کز خيال من مبادا رنجه گردد خوی دوست
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
ما و هوس شاهد و می تا نفسی هست

کی خوشتر از این در همه عالم هوسی هست

ای خواجه بهش باش که با آن لب می نوش

گر باده به اندازه ننوشی عسسی هست

گر مرد رهی با خبر از نالهٔ دل باش

زیرا که به هر قافله بانگ جرسی هست

یا قافله سالار ره کعبه ندانست

یا آن که به صحرای طلب بار بسی هست

تنها نه همين اسب من اول قدم افتاد

کافتاده در این بادیه هر سو فرسی هست

خواهی که دلت نشکند از سنگ مکافات

مشکن دل کس را که در این خانه کسی هست

از دیدهٔ دلسوختگان چهره مپوشان

ای آینه هشدار که صاحب نفسی هست

تا داد مرا از تو ستمگر نگرفتند

کس هيچ ندانست که فریادرسی هست

مرغ دلم از باغ به تنگ است فروغی

تا حلقهٔ دامی و شکاف قفسی هست
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف

گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

طرف کرم ز کس نبست این دل پراميد من

گر چه سخن همی برد قصه من به هر طرف

از خم ابروی توام هيچ گشایشی نشد

وه که در این خيال کج عمر عزیز شد تلف

ابروی دوست کی شود دست کش خيال من

کس نزدهست از این کمان تير مراد بر هدف

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل

یاد پدر نمی کنند این پسران ناخلف

من به خيال زاهدی گوشه نشين و طرفه آنک

مغبچه ای ز هر طرف می زندم به چنگ و دف

بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل

مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف

صوفی شهر بين که چون لقمه شبهه میخورد

پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق

بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
هر نکته ای که گفتم در وصف آن شمایل

هر کو شنيد گفتا لله در قائل

تحصيل عشق و رندی آسان نمود اول

آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید

از شافعی نپرسند امثال این مسائل

گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم

گفت آن زمان که نبود جان در ميانه حائل

دل داده ام به یاری شوخی کشی نگاری

مرضيه السجایا محموده الخصائل

در عين گوشه گيری بودم چو چشم مستت

و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل

از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم

و از لوح سينه نقشت هرگز نگشت زایل

ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است

یا رب ببينم آن را در گردنت حمایل
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم

بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم

طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق

که در این دامگه حادثه چون افتادم

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد در این دیر خراب آبادم

سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض

به هوای سر کوی تو برفت از یادم

نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

کوکب بخت مرا هيچ منجم نشناخت

یا رب از مادر گيتی به چه طالع زادم

تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق

هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

می خورد خون دلم مردمک دیده سزاست

که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم

پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک

ور نه این سيل دمادم ببرد بنيادم
 

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
دلم به کوی تو هر شام تا سحر می گشت

سحر چو میشد از آن کو به ناله بر می گشت

پس از مجاهده چون همدم تو می گشتم

دل از مشاهده مدهوش و بی خبر می گشت

به آرزوی تو یک قوم کو به کو می رفت

به جستجوی تو یک شهر در به در می گشت

به طرهٔ تو کسی می کشيد دست مراد

که هم چو گوی ز چوگان او به سر می گشت

شب فراق تو در خون خویش می خفتم

ز بس که هر سر مویم چو نيشتر می گشت

غم تو هر چه فزونش به نيشتر می زد

ارادت دل صد پاره بيشتر می گشت

دهان نوش تو را چون خيال می بستم

لعاب در دهنم نشهٔ شکر می گشت

شبی که از غم روی تو گریه می کردم

تمام روی زمين ز آب دیده تر می گشت

فغان که شد سر کویی گذر فروغی را

که هر طرف پدری از پی پسر می گشت
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 7) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

موضوعات مشابه

بالا