ناگهان، تو از بیراههی لحظهها، میان دو تاریکی، به من پیوستی.
صدای نفسهایم با طرح دوزخ اندامت در آمیخت؛
همهی تپشهایم از آن تو باد، چهرهی به شب پیوسته!
همهی تپش هایم.
من از برگریزان سرد ستارهها گذشتهام،
تا در خط های عصیان پیکرت، شعلهی گمشده را بربایم.
- سهراب سپهری
@MAHAN