Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
مرداب های الکل
با آن بخارهای گس مسموم
انبوه بی تحرک روشنفکران را
به ژرفنای خویش کشیدند
و موش های موذی
اوراق زرنگار کتب را
در گنجه های کهنه جویدند
خورشید مرده بود
خورشید مرده بود،و فردا
در ذهن کودکان
مفهوم گنگ گمشده ای داشت
آنها غرابت این لفظ گنگ را
با لکه ی درشت سیاهی
در مشقهای خود تصویر می کردند.
 

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
شانه های تو
همچو صخره های سخت و پرغرور
موج گیسوان من در این نشیب
سینه میکشد چو آبشار نور

شانه های تو
چون حصارهای قلعه ای عظیم
رقص رشته های گیسوان من بر آن
همچو رقص شاخه های بید در کف نسیم
 

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
من مثل حس گمشدگی وحشت اورم
اما خدای من …
ایا چگونه میشود از من ترسید…؟!
من، من که هیچگاه جز بادبادکی
سبک و ولگرد بر پشت بامهای
مه الوده ی اسمان چیزی نبوده ام
و عشق و میل و نفرت و دردم را
در غربت شبانه ی تابستان
موشی بنام”مرگ” جویده است…
 

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
چرا من اینهمه کوچک هستم
که در خیابانها گم میشوم
چرا پدر که اینهمه کوچک نیست
و در خیابانها هم گم نمیشود
کاری نمیکند که آنکسی که بخواب من آمده ست،

روز آمدنش را جلو بیاندازد
 

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل «آری» و «نه» به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
رازدار و خموش و مکارند

آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
 

Khazon

مباشر بازنشسته
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 22, 2023
322
‌شایدپرنده بود که نالید
یا باد در میان درختان
یا من که در برابر بن بست قلب خود
چون موجی از تاسف و شرم و درد
بالا می آمدم و از میان پنجره می دیدم که آن دو دست
آن دو سرزنش تلخ و همچنان دراز به سوی دو دست من در روشنایی سپیده دمی کاذب
تحلیل می روند و یک صدا که در افق سرد
فریاد زد
خداحافظ…!
 

نفس.

موسس سایت
پرسنل مدیریت
موسس سایت
Jan 19, 2023
1,122
دوستت دارم خموش و خسته جان!
 

نفس.

موسس سایت
پرسنل مدیریت
موسس سایت
Jan 19, 2023
1,122
نمی دانم چرا تحمل جمعیت را ندارم.
چرا تحمل زندگی فامیلی را ندارم.
من آنقدر به تنهایی خودم عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار حس می کنم. تا دور هستم دلم می خواهد نزدیک بشوم و نزدیک که می شوم می بینم اصلا استعدادش را ندارم...
 

نفس.

موسس سایت
پرسنل مدیریت
موسس سایت
Jan 19, 2023
1,122
تو آفتاب روشن امیدی بر جانم..
 

مستر کیان

مدیر تالار نقد + معاونت بازنشسته
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
کاربر VIP
Apr 9, 2023
1,493
کاش بر ساحل رودی خاموش
عطر مرموز گیاهی بودم
چو بر آنجا گذرت می افتاد
به سرا پای تو لب می سودم
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 12) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا