ما در زندگی واقعی هر دو نوع کشمکش را داریم و در داستان نیز به هر دو نیاز داریم.
- حتماً شما هم روزهایی را تجربه کرده اید که اتفاقات بسیاری همزمان با هم رخ می دهند. این همان کشمکش بیرونی است.
- آن روزهایی هم که دقیقاً می دانید قرار است چه کاری انجام دهید، اما نمی توانید کلمه ای تایپ کنید یا انرژی لازم را برای انجام یک کار واحد جمع کنید، این ناشی از کشمکش درونی است.
کشمکش درونی به افکار درونی ما اشاره دارد، شاید این جمله را شنیده باشید که "ما بدترین دشمن خود هستیم". کشمکش بیرونی می تواند همسر بدرفتار یا حتی ترافیک باشد.
لحظه برانگیزنده (inticing moment) یک هدف داستانی به ما می دهد. برای رسیدن به این هدف، شخصیت اصلی داستان باید مسیر خاصی را دنبال کند. این هدف توسط آنتاگونیست مورد مخالفت قرار خواهد گرفت، که باعث ایجاد کشمکش بیرونی می شود. یک شخصیت باید در طول داستان تغییر کند، این تغییر می تواند خوب یا بد باشد. این تغییر یا رشد، نتیجه کشمکش درونی است.