آموزشی آرایه‌های ادبی در ادبیات فارسی

هویار

مدیر کانون نویسندگان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
ناظر
نویسنده فعال
Nov 16, 2024
251
«آرایه‌های ادبی» یا «صنایع بدیعی» عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندی‌های شاعران كه خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایش‌هایی برای كلام به كار می‌رفته است.
ادبای قدیم ما كوشیده‌اند هر چه از این هنرمندی‌ها در كار شاعران به چشم‌شان می‌خورد، مدوّن كنند و در شاخه‌هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه‌های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده كه برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به كار می‌رفته است. شاید آنگاه كه علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند كه خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به كمك این دانش، شگردها و هنرمندی‌های لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن كنند و در اختیار شاعران قرار دهند.
آرایه‌های ادبی که در زمره‌ی آرایش‌های لفظی و معنوی قرار نمی‌گیرند عبارتند از:
۱. لطف و نشر
۲. تلمیح (اشاره)
۳. تضمین
۴. اغراق (مبالغه)
۵. حسن تعلیل
۶. ارسال‌المثل
۷. تمثیل
۸. سوال و جواب
۹. اسلوب معادله
۱۰. اسلوب الحکیم
۱۱. استثنای منقطع
۱۲. تشبیه
۱۳. مجاز
۱۴. استعاره
۱۵. کنایه
۱۶. تشخیص (جان‌بخشی)
۱۷. حس آمیزی
 

هویار

مدیر کانون نویسندگان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
ناظر
نویسنده فعال
Nov 16, 2024
251
لف و نشر
در لغت، لَفّ به معنای درهم‌پیچیدن و لوله کردن است، و نَشر به معنای باز کردن و گستردن است.

در اصطلاح، لف و نشر آن است که شاعر یا نویسنده دو یا چند واژه را در بخشی از سخن(معمولاً مصراع یا بیتی از شعر) بیاورد، و در بخش بعدی سخن واژه‌های دیگری که به نوعی با واژه‌های قبلی در ارتباط باشند را ذکر کند، به‌طوری که می‌توان دو به دو این واژه‌ها را به هم مربوط کرد. رابطه لف و نشر، «مفعول و فعل»، «فاعل و فعل»، «مشبه و مشبهٌ‌به»، «مسندٌالیه و مسند»، «اسم و متمم»، «اسم و صفت» و... است. واژه‌های اول را لف و واژه‌های دوم (که به لف‌ها مربوط می‌شوند) را نشر می‌نامند. تعیین این‌که هر نشر مربوط به کدام لف است به فهم شنونده واگذار می‌شود.

انواع لف و نشر:
لف و نشر دو گونه است:

۱) اگر توزیع نشرها به ترتیب لف‌ها باشد، لف و نشرْ مرتب نامیده می‌شود؛ مانند این شعر فردوسی:
فروشد به ماهی و برشد به ماه / بن نیزه و قله بارگاه‌


۲) اگر نشرها به ترتیب لف‌ها نیایند و پراکنده باشند، لف و نشرْ نامرتب یا مشوش(به هم ریخته) نامیده می‌شود؛ مانند شعر زیر:

در باغ شد از قد و رخ و زلف تو بی‌آب / گلبرگ تری، سرو سهی سنبل سیراب


۲-۱) اگر نشرها به ترتیب معکوس لف‌ها بیایند، لف و نشر را معکوس می‌نامند؛ مانند این شعر خاقانی:

چون ز گهر سخن رود وز شرف و جلال و کین / چون اسد و اثیر و خور نوری و ناری و نری


برخی بر آنند که لف و نشر معکوس نوعی از لف و نشر مشوش است، و برخی دیگر لف و نشر را به سه دسته تقسیم می‌کنند و می‌گویند لف و نشر اگر مرتب و معکوس نباشد، مشوش نامیده می‌شود.

لف و نشر مرتب، موسیقی معنوی خاصی ایجاد می‌کند که به خاطر درگیری ذهن برای یافتن لف و نشرهاست، به همین دلیل عموماً هنری‌تر است. معروف‌ترین مثال لف و نشر در این شعر فردوسی است:

به روز نبرد آن یا ارجمند / به شمشیر و خنجر به گرز و کمند / برید و درید و شکست و ببست / یلان را سر و سینه و پا و دست


همچنین در این شعر ناصرخسرو، مصراع اول لف و نشر مرتب و مصراع دوم لف و نشر مشوش است.

بسوزد بدوزد دل و دست دانا / به بی خیر خارش به بی نور نارش

لف و نشر در قرآن:
این آرایهٔ ادبی در قرآن هم به کار رفته است.

مثلا آیه «و من رحمته جعل لکم اللیل و النهار لتسکنوا فیه و لتبتغوا من فضله: و از رحمت الهی است که شب و روز را برایتان پدید آورد تا در آن آرامش یابید و برای بهره‌گیری از فضل خدا تلاش کنید» (سورهٔ قصص، آیه ۷۳) دارای لف و نشر مرتب است، و منظور این است که در شب آرامش یابید، و در روز از فضل الهی روزی بجویید.

همچنین در آیه «و قالوا کونوا هوداً أو نصاری تهتدوا: و [اهل کتاب به مسلمانان] گفتند: یهودی یا مسیحی شوید تا هدایت یابید!» (سوره بقره، آیه ۱۳۵) منظور این است که یهودیان گفتند یهودی شوید تا هدایت‌یافته شوید، و مسیحیان گفتند مسیحی شوید تا هدایت‌یافته گردید؛ که لف در آن در مرحله اجمال است. همچنین است آیهٔ ۱۱۱ سورهٔ بقره «و قالوا لن یدخل الجنة الاّ من کان هوداً أو نصاری: و [اهل کتاب] گفتند: هیچ‌کس وارد بهشت نمی‌شود مگر آن‌که یهودی یا نصرانی باشد.»
 

هویار

مدیر کانون نویسندگان
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
ناظر
نویسنده فعال
Nov 16, 2024
251
تلمیح
تلمیح که در لغت به معنی با گوشه چشم نگریستن است، از جملهٔ صنایع معنوی بدیع است که در آن نویسنده یا گوینده در ضمن نوشتار یا گفتار خودش به آیه، حدیث، داستان، یا مثال قرآنی یا [معروفی] اشاره داشته باشد. به عنوان نمونه می‌توان موارد زیر را بیان کرد:
  • شاه ترمان سخن مدعیان می‌شنود / شرمی از مظلمه خون سیاوش باد
که اشاره‌اش به داستان سیاوش در شاهنامهٔ فردوسی‌ست.

  • بوی پیراهن گم‌گشته‌ی خود می‌شنوم / گر بگویم همه گویند ضلالی‌ست قدیم
که به داستان یوسف در قرآن اشاره دارد
  • پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / من چرا ملک جهان را به جویی نفروشم
شعر اشاره به داستان آدم و رانده شدن او از بهشت به خاطر خوردن میوه ممنوعه (سیب) در بهشت دارد.
  • الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور / پدر را بازپرس آخر چه شد مهر فرزندی
شعر اشاره به داستان یوسف و یعقوب دارد.
  • گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید / گفت با این همه از سابقه نومید مشو
«سابقه» به معنی سبقت‌گیرنده یا پیشی‌گیرنده است و با توجه به آیه قرآنی «أن الله سبقت رحمته غضبه» (براستی رحمت خداوند بر غضبش پیشی گرفته‌است) اشاره به رحمت خداوند دارد. البته معنی دیگر سابقه گذشته انسان است. شعر را می‌تواند با هر دو معنی تفسیر کرد که نشان از صنعت ایهام در این شعر دارد.

تلمیح غیر از معنای اصلی آن که در عرصهٔ ادبیات است در عرصه‌های دیگر مثل موسیقی نیز به‌کار می‌رود. در جاز نوازنده یا خواننده در جریان بداهه‌نوازی یا بداهه‌خوانی به آهنگ‌های مشهور دیگر اشاره می‌کند و به این کار نیز می‌توان تلمیح گفت.

ارزش تلمیح به میزان تداعی بستگی دارد که از آن به دست می‌آید. هر قدر اسطوره‌ها و داستان‌های مورد اشاره لطیف‌تر باشد، تلمیح بلیغ‌تر محسوب می‌شد. لازمهٔ بهره‌مندی از تلمیح، آگاهی از دانسته‌ای است که شاعر یا نویسنده بدان اشاره می‌کند؛ به همین سبب دریافتن تلمیح‌هایی که یک شاعر ژاپنی در شعر خود آورده، برای خوانندهٔ فارسی‌زبان دشوار به نظر می‌رسد و همین‌طور بالعکس. تلمیح در شعر فارسی، می‌تواند با مراعات نظیر همراه باشد.تلمیح با تضمین تفاوت دارد. در کل تلمیح یک آرایه ادبی است که به آیه حدیث و یا داستانی مشهور اشاره دارد که فرق آن با تضمین این است که در تلمیح ما فقط یک اشاره می کنیم اما در تضمین کاملا آن را در شعر یا نوشته خود می آوریم.
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: پناه
بالا