مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
"به نام خالق قلم"

کد :013


دلنوشته: محزون
نویسنده: mojgan_a
ناظر : @KIAN
ژانر: تراژدی

مقدمه:
گاهی سکوت بهترین فریاد است، فریادی خاموش!
از اعماق وجود صدایت را آزاد می‌کنی بی آنکه کسی بشنود یا بفهمد صدای درونت را؛
این سکوت پر از درد خوردت می‌کند، آرام آرام از بین میبرد تا جایی که هیچ چیز باقی نماند.
محزون می‌شوی از زندگی، از تمام کسانی که صدای فریادت را نشنیدند، از تمام آرزوهایی که برایشان زجه زده‌ای ولی باز هم همان آرزو ماندند.
صدای درونت مانند آتشی سوزان راه گلویت را می‌گیرد، نفست سخت و تنگ می‌شود، دردی بی نهایت تمام اندام‌های بدنت را درگیر می‌کند و در آخر تنها قطره ای اشک از آن همه آتشی که در درونت برپا شده روی گونه‌های یخ بسته‌ات فرو میریزد و راهی پر از پیچ و خم به وجود می آورد.
چشمانت را می‌بندی و بازهم محزون‌تر از همیشه آن جاده به وجود آمده را سد می‌کنی.
 
آخرین ویرایش:

مستر کیان

مدیر تالار نقد + معاونت بازنشسته
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
کاربر VIP
Apr 9, 2023
1,493

1674765438087_a3754q_2_0_gotx_d2kz.jpg
بسم تعالی

نویسندگان خوش قلم ضمن تشکر و سپاس از انتخاب چری بوک برای نشر آثارتان، موارد ذکر شده را با دقت مطالعه نمایید؛

|قوانین تالار ادبیات|

پس از گذشت 5 پست از دلنوشته‌ی خود میتوانید در تاپیک زیر درخواست جلد دهید
|درخواست جلد اثار|

سپس پس از گذشت 15 پست از دلنوشته‌ی خود میتوانید در تاپیک زیر درخواست نقد دهید
|درخواست نقد اثار|

پس از نقد اثر شما توسط تیم نقد برای تعیین سطح آثار خود در تاپیک زیر درخواست تگ دهید
|درخواست تگ اثار|

چنانچه تمایل به ضبط اثارتان دارید، در تاپیک زیر درخواست دهید
|درخواست ضبط اثار|

چنانچه تمایلی به ادامه دادن دلنوشته خود به هر دلیلی ندارید میتوانید در تاپیک زیر درخواست انتقال به متروکه دهید
|انتقال به متروکه/بازگردانی|

و پس از اتمام خود باتوجه به قوانین در تاپیک زیر اتمام اثر خود را اعلام کنید
|اعلام اتمام اثار|

باتشکر
کادر ارشد انجمن چری بوک
 
آخرین ویرایش:

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
من هم بعضی اوقات گریه می‌کنم؛
نه این‌که کم آورده باشم، نه!
برای این‌که مدت خیلی زیادی قوی بودم؛
بعضی وقت‌ها آن نقاب را برمی‌دارم تا کمی استراحت کنم.
نقاب‌های متفاوتی که هر کدام لبخندهای قشنگی بر لب دارند، دل آدم را قرص می‌کنند که کسی حال درونشان را نمی‌بیند.
در پیچه‌بندی در نزدیکی خود آن‌هارا نگه‌داری می‌کنم، فقط کافیست در آن صندوقچه کوچک را که لبزیز از وسایل است را باز کنم و هر لبخندی که دلخواهم هست را بردارم، با این‌که اندازه چندانی ندارد و آن ترک‌های رویش نشان دهنده کهن سالی‌اش است، ولی بزرگ‌ترین فضای ممکن برای هر چیزی را دارد؛ غم، ترس، گاهی خوشحالی و گاهی عشق...
 
آخرین ویرایش:

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
من درک می‌کنم گاهی نمی‌شود! گاهی اوقات اتفاقی پیش می‌آید؛ درک می‌کنم همه آدم‌های اطرافم مشکلات خودشان را دارند، من همه چیز را خوب درک می‌کنم و می‌فهمم!

علاقه و دوست داشتنم باعث همه این درک کردن‌ها می‌شود.

فقط یک روز شاید دیگر درک نکنم، شاید دیگر نفهمم، آن روز خیلی دیر نیست؛ یک روز سکوت می‌کنم در برابر مشکلاتی که شاید بهانه باشد.

دیگر توقعی از من نداشته باشید، بیش از حد توانم درک کردم.

مطمئنم، یک روز پشیمان می‌شوید!

بعضی دوست داشتن‌ها هیچوقت تکرار نمی‌شوند؛ آدم زیاد است، امّا عاشق نه!

یک روز برمی‌گردید که من به تنهایی‌ام عادت کردم...
 
آخرین ویرایش:

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
بعضی اوقات بهترین کار این است که بگذاری و بروی!

چون کم‌کم همه چیز عذاب‌آورتر می‌شود؛

آنقدر شرایط بوجود آمده سخت می‌شود که دیگر آن من قبلی نخواهی بود؛ تاثیراتی که اطرافیان رویت گذاشته‌اند به وضوح پدیدار می‌شود، برای ماندن و بودن، اصرار نکن و خودت را کوچک نکن.

برو...

اگه حال خوبت را می‌خواهی برو...
 
آخرین ویرایش:

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
آره!
خیلی وقت‌ها می‌گویم برای من مهم نیست، اهمیت ندارد حرف‌هایتان ولی غصه می‌خورم؛
قلبم ضربان می‌گیرد و تپشش از روی قفسه سـ*ـیـ*ـنـ*ـه‌ام به خوبی مشخص است، نفس‌هایم بالا نمی‌آید، حالم از این دگرگونی بد است.
چرا آدم‌ها نمی‌فهمند بعضی حرف‌ها را نباید بگویند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
بعضی روزها خیلی جالب‌اند؛
از همیشه بیشتر می‌خندی؛
اما در دلت چیز دیگری است؛
آنقدر خسته‌ای اما خوابت نمی‌برد؛

یا برعکس...
آنقدر عاشقش هستی که ازش متنفر میشوی؛
بعضی احساسات با آنکه در دلت شعله‌ور است، امکان دارد روزی ورق برگردد، یک روز آن نقاب سادگی را برمی‌داری و بی‌احساس‌ترین آدم روی زمین می‌شوی که کسی جرعت ورود به قلبت را ندارد.
ولی بعضی‌اوقات آن احساس شیرین در قلبت آنقدر زیاد می‌شود که دلت را خیلی زود می‌زند.
متداول باش! تا نه خسته شوی نه آن شعله قلبت خاموش و سرد شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
از کسی مپرس فراموشش کرده‌ای یا نه!
با همین یک جمله‌ی تو، تمام خاطرات دوباره برایش زنده می‌شود؛ تمام آن خاطرات خوب شاید هم بد و دردناک! داخل ذهنش رژه می‌رود و تو باعث این دگرگونی شده‌ای.
بعضی خاطره‌ها هیچ‌وقت فراموش نمی‌شنوند...
فقط اهمیتشان کم می‌شود و داخل متروکه ذهنت از آن‌ها نگهداری می‌کنی.
 

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
آنقدر به زندگی‌ام بدبین شده‌ام،
که حتی از روزهای خوب آن هم نمی‌توانم لذت ببرم؛
همیشه حس می‌کنم یک اتفاق بد قرار است بیافتد، آن استرس و ترس همیشگی انگار در وجودم زندگی می‌کند.
ترس از آن اتفاق پیش بینی نشده، استرس اوضاع پیش آمده.
ترس از آن آینده مبهم و استرس از ندانستن.
مانند خوره‌ای در جانت رشد می‌کند و تو نمی‌دانی چه کنی که تمام شود.
 

مژگان چکنه

سرپرست اجرایی کتاب + مدیر تالار رمان
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
منتقد
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
نویسنده فعال
Mar 9, 2023
1,145
آدم‌ها اسباب بازی نیستند که هی بروی و بیایی!
آدم‌ها احساس دارند...
عاشق می‌شوند...
وابسته می‌شوند...
درد می‌کشند...
از ظاهر همه چیز مرتب و خوب است، اما! از درون آن درد از حس اشتباهی، عذاب می‌دهد و ویران می‌کند.
کسی را بازیچه خودت نکن!
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 19) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا