همگانی ' مشاعره با اشعار شاعران '

[HADIS]

آری آغاز ، دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

تا شدم هم‌ نفست فهمیدم،
حال هر کس که در این دایره شد، بحرانیست

 

[برهانـ]

تا شدم هم‌ نفست فهمیدم،
حال هر کس که در این دایره شد، بحرانیست

تنم به پیله تنهائیم نمیگنجید
و بوی تاج کاغذیم
فضای آن قلمرو بی‌آفتاب را
آلوده کرده بود

 

[HADIS]

تنم به پیله تنهائیم نمیگنجید
و بوی تاج کاغذیم
فضای آن قلمرو بی‌آفتاب را
آلوده کرده بود

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

 

[برهانـ]

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

ای خانه‌های روشن شکاک
که جامه‌های شسته در آغوش دودهای معطر
بر بام‌های آفتابیتان تاب می‌خورند

 

[HADIS]

ای خانه‌های روشن شکاک
که جامه‌های شسته در آغوش دودهای معطر
بر بام‌های آفتابیتان تاب می‌خورند

دلم باران سرد صبح پاییزی هوس دارد
که نم نم می‌رسد از راہ و عاشق می‌شود شهری

 

[برهانـ]

دلم باران سرد صبح پاییزی هوس دارد
که نم نم می‌رسد از راہ و عاشق می‌شود شهری

آن بهار و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت ،با دلم می‌گفت
”نگاه کن
تو هیچگاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی

 

[HADIS]

آن بهار و آن وهم سبز رنگ
که بر دریچه گذر داشت ،با دلم می‌گفت
”نگاه کن
تو هیچگاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه‌ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

[برهانـ]

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه‌ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

رنگی کنار شب
بی حرف مرده است
مرغی سیاه آمده از راه های دور
می خواند از بلندی بام شب شکست
سرمست فتح آمده از راه

 

[HADIS]

رنگی کنار شب
بی حرف مرده است
مرغی سیاه آمده از راه های دور
می خواند از بلندی بام شب شکست
سرمست فتح آمده از راه

بله بله سرمست فتح آمده از راه 😂

هزار تکه شد از بی وفایی‌ات این دل
ولی هنوز به هر تکه‌اش نشانی توست

 

[برهانـ]

بله بله سرمست فتح آمده از راه 😂

هزار تکه شد از بی وفایی‌ات این دل
ولی هنوز به هر تکه‌اش نشانی توست

باز ت ؟

با من می رفتی
تو در من می خواندی
تو از میان نارونها گنجشکهای عاشق را
به صبح پنجره دعوت می کردی