همگانی مشاعره با اشعار حافظ

دلارام

هنرمند
هنرمند
Aug 2, 2024
1,303
ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند
دولت احمدی و معجزه سبحانی

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی
یاد باد آن که در آن بزمگَهِ خُلق و ادب
آن که او خندهٔ مستانه زدی صَهبا بود
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Amir65

Amir65

کاربر فعال تالار ادبیات
کاربر فعال تالار
Sep 28, 2024
301
یاد باد آن که در آن بزمگَهِ خُلق و ادب
آن که او خندهٔ مستانه زدی صَهبا بود
در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
 

Amir65

کاربر فعال تالار ادبیات
کاربر فعال تالار
Sep 28, 2024
301
یاد باد آن که در آن بزمگَهِ خُلق و ادب
آن که او خندهٔ مستانه زدی صَهبا بود
در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
 

دلارام

هنرمند
هنرمند
Aug 2, 2024
1,303
در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Amir65

Amir65

کاربر فعال تالار ادبیات
کاربر فعال تالار
Sep 28, 2024
301
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
در ره عشق نشد کَس به یقین محرمِ راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد

با خرابات نشینان ز کَرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
 

دلارام

هنرمند
هنرمند
Aug 2, 2024
1,303
در ره عشق نشد کَس به یقین محرمِ راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد

با خرابات نشینان ز کَرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم

شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستم

رخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم

کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت

نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم

تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌ده

چو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: Amir65

Amir65

کاربر فعال تالار ادبیات
کاربر فعال تالار
Sep 28, 2024
301
دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم

شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستم

رخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم

کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت

نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم

تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌ده

چو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز
 

Amir65

کاربر فعال تالار ادبیات
کاربر فعال تالار
Sep 28, 2024
301
ز حافظ پرس رمز عشق و شرح مستی از من خواه

که با جام و قدح هر شب حریف ماه و پروینم

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده هم چون توتیا
خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 7) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 2, Members: 0, Guests: 2)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا