وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891

در سخنرانی از چه ضرب المثل هایی استفاده کنیم؟​


موضوع: خردمندی و دانایی

4566662dfghdjfgh000161124161203.jpg


یکی از تکنیک های مهم در سخنوری و سخنرانی استفاده از مَثَل و ضرب المَثَل است.

یک ضرب المثل می تواند تصویر ذهنی بسیار دقیقی را در ذهن مخاطب ایجاد کند و زیبایی بیانی آن می تواند باعث تشخص سخنور و سخنران شود. مشکل بزرگی که در استفاده از ضرب المثل ها وجود دارد این است که مرجع مناسبی که ضرب المثل ها را بر اساس موضوعات مختلف دسته بندی کرده باشد وجود ندارد.

در سری تاپیک‌ها قصد داریم با دسته بندی موضوعی امثال، سخنرانان و سخنوران را در استفاده به جا و درخور ضرب المثل ها یاری دهیم.
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
آب دریا از دهان سگ کجا گردد پلید: تهمت و افترا به صیت و آوازه بزرگان خلل وارد نمی کند
***
آن را که عقل بیش غم روزگار بیش

***
آن را که عقل و همت و تدبیر و رای نیست خوش گفت پرده دار که کس در سرای نیست (سعدی)

***
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت(سعدی)

***
آنکش که بداند و بداند که بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

***
آنکس که نداند و بداند که نداند آخر خرک لنگ به منزل برساند

***
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
احتیاط شرط عقل است

***
اختر ما را فروغ شعله ادراک سوخت

برگرفته از شعر: بی گناه است آسمان در تیره بختی های ما اختر ما را فروغ شعله ادراک سوخت (صائب)

***
ارث پدر ار خواهی علم پدر آموز

***
از اسب افتاده ایم، از اصل نیفتاده ایم

***
از بهر میوه سنگ خورد شاخ میوه دار

توضیحات: در مورد کسی که به خاطر دانش و معرفتش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، گفته می شود

***
از ترک برگ، نی به مقام نوا رسید

توضیحات: با ترک تعلق می توان به مقام بلند رسید
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
تواضع سر رفعت افرازدت تکبر به خاک اندر اندازدت (سعدی)

***
مانند: از تواضع بزرگوار شوی از تکبر ذلیل و خوار شوی

***
از خُردان خطا، از بزرگان عطا

***
از خردان لخشیدن، از بزرگان بخشیدن

توضیحات: لخشیدن در لغت به معنای لغزیدن و دچار اشتباه و خطا شدن است

***
از درس و کتاب کار من راست نشد شاگردی روزگار استادم کرد

***
از دو بد به گزین کنی خرد است

***
از دولت سر یک خوشه گندم، هزار بوته خور آب می خورد

توضیحات: خور: دانه سیاه و تلخی است که در مزارع گندم سبز می شود و هنگام درو با گندم مخلوط می شود. خوردنش باعث سرگیجه و تهوع می شود مانند: از صدقه سر رازیانه آب می رود پای سیاه دانه

***
از دهان سگ دریا نجس نمی گردد

توضیحات: زمانی گفته می شود که فردی به شخص بزرگی ناسزا بگوید
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
از صدهزار طفل که مویش چو زر بُوَد سیمرغ زال را به سوی آشیان بَرَد

***
از قیمت گوهر خبری نیست صدف را گنجینه خود عرض به صاحنظری کن (صائب)

مانند: خر چه داند قیمت نقل و نبات

***
از کاسه پر صدا نیاید بیرون

برگرفته از شعر: آن را که بود مغز و خرد خاموش است از کاسه پر صدا نیاید بیرون

***
از گلیم خویش پا بیرون نمی باید نهاد

برگرفته از شعر: ای کلیم دل ز طور خویش پا بیرون منه که از گلیم خویش پا بیرون نمی باید نهاد

***
از هنر هر چه بیش دشمن بیش

برگرفته از شعر: نقض گفت آن حکیم دوراندیش از هنر هر چه بیش دشمن بیش
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اگر تخت جویی هنر بایدت

برگرفته از شعر: اگر تخت جویی هنر بایدت چو سبزی دهد شاخ، بر بایدت (فردوسی)

***
اگر جانت مرکب ندارد ز دانش مکن خیره رنجه به راه حجازش

***
اگر چند خواری کند روزگار شهان و بزرگان نباشند خوار

***
اگر چیره گردد هوا بر خرد خردمندت از مردمان نشمرد (فردوسی)

***
اگر خصم جان تو عاقل بُوَد بِه از دوست داری که جاهل بُوَد
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اطلس کی باشد همتای برد

برگرفته از شعر: در سفر افتند به هم ای مروزی و رازی و رومی و کرد
*** خانه خود باز رود هر یکی اطلس کی باشد همتای برد (رودکی)

***
افعی کشتن و بچه نگاه داشتن کار خردمندان نیست (سعدی)

***
مانند: آتش نشاندن و اخگر گذاشتن کار خردمندان نیست (سعدی)

***
اگر عنقا ز بی برگی بمیرد شکار از چنگ گنجشکان نگیرد (سعدی)

***
اگر با جوانی خرد یار باشد یک اتفاقی بود آسمانی

***
اگر پلو خورده ایم از بزرگان خورده ایم
 

آبی.م

مدیر بازنشسته تالار ادبیات
مقامدار بازنشسته
Apr 15, 2023
891
اگر دانش به روزی درفزودی ز نادان تنگ روزی تر نبودی (سعدی)

***
چنان نیکو نیامد رنگم از دست که باید نیز پایم را در او بست

توضیحات: شرط عقل این است که اول چیزی را امتحان کنی و بعد استفاده کنی

***
اگر زلت نبودی کهتران را نبودی عفو کردن مهتران را

***
آنچه در آیینه می بیند جوان پیر اندر خشت بیند پیش از آن (مولوی)

***
اگر عاقلی یک اشارت بسَت

از این به نصیحت نگوید کَسَت اگر عاقلی یک اشارت بَسَت (سعدی)



برگرفته از کتاب فرهنگ امثال
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 5) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 1, Members: 0, Guests: 1)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

موضوعات مشابه

بالا