آموزشی توصیف در رمان نویسی | چقدر باید از توصیف استفاده کرد؟ | چگونه توصیفات ریزبینانه تر و مفصل تری بنویسیم؟

  • نویسنده موضوع Neil I
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

Neil I

دلنگار انجمن‌
کاربر VIP
نویسنده ادبی
مقامدار بازنشسته
Feb 3, 2024
569
توصیف بیش از حد نه تنها نمی تواند کمکی به رمان بکند بلکه می تواند باعث کندی و دلزدگی خواننده شود. خواننده دوست دارد رمان رو به جلو حرکت بکند. یعنی جریان حوادث و کنش شخصیت ها را ببیند.
توصیف یعنی نوشتن تصاویر ثابت که حرکتی ندارد.
شما یکبار می توانی بنویسی:
مرد خودکار را برداشت و روی کاغذ یادداشتی برای لیلا نوشت.
 

Neil I

دلنگار انجمن‌
کاربر VIP
نویسنده ادبی
مقامدار بازنشسته
Feb 3, 2024
569
یا اینکه با توصیفات بیشتر بنویسی:

مرد خودکار آبی ظریفی را که توی جامدادی سفالی گوشه میز بود برداشت و به آهستگی و با حرکات ماهرانه ی قلم روی کاغذ سفید مشغول نوشتن شد. مهتاب از شیشه ی پنجره به روی میز می تابید و سایه ی دست مرد روی کاغذ می افتاد. با تامل بسیار نامه ای برای لیلا نوشت.

این شما هستی که باید تشخیص بدهی اشاره به آبی بودن و ظریف بودن خودکار یا محل جامدادی ضرورتی دارد یا نه؟ کمکی به شناخت شخصیت و پیشبرد رمان می کند یا نه؟ یا صرفا می خواهید با شرح و توصیف بیشتری بنویسید و در قلمفرسایی غرق شوید. گاهی لازم هست برای فضاسازی به سراغ توصیف رفت. اما هر چیزی اگر به دام افراط بیافتد نتیجه معکوس خواهد داشت.
 

Neil I

دلنگار انجمن‌
کاربر VIP
نویسنده ادبی
مقامدار بازنشسته
Feb 3, 2024
569
فکر نمی کنم بشود قبل از نوشتن به صورت دقیق تخمین زد که یک فصل از کار چند صفحه خواهد بود. اصرار نابجا برای کش داد یک فصل با توصیف باعث آبکی شدن کار خواهد شد.



از هر ایده ای باید به اندازه ظرفیتش انتظار داشت. از یک دانه ی گندم نمی شود در هر برداشت یک کامیون گندم به دست آورد. مگر اینکه همان بار اول دانه های بسیاری بکاریم. بنابراین نباید تلاش کنیم جاهایی از رمان را که به نظرمان نحیف هستند با توصیف چاق بکنیم. باید برگردیدم به سروقت طرح رمان. لاغری بیش از حد رمان مربوط به طرح هست و نه توصیف.

 

Neil I

دلنگار انجمن‌
کاربر VIP
نویسنده ادبی
مقامدار بازنشسته
Feb 3, 2024
569
اگر واقعا احساس می کنید که به توصیف کردن نیاز دارید و از عهده نوشتن توصیف بر نمی آیید راهکارش این هست که:

تمامی حواس تان را به کار بیاندازید. بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه. و وقتی در یک موقعیت از داستان قرار گرفتید از تمامی حواس برای توصیف استفاده کنید.

مثلا همان نمونه ی بالا را می توانیم به این شکل بنویسیم:
 

Neil I

دلنگار انجمن‌
کاربر VIP
نویسنده ادبی
مقامدار بازنشسته
Feb 3, 2024
569
رو صندلی جابجا شد و پاهایش را از کف سرد اتاق جمع کرد. طعم تلخ چایی سرد از دهن افتاده هنوز توی دهانش بود. به رفتن لیلا فکر می کرد و تلخی در دهانش بیشتر می شد. بوی کهنگی کاغذهای پیش رو حالش را به هم می زد. انگار در میان انباری از روزنامه های باطله گرفتار شده باشد. روزنامه هایی که خبر رفتن لیلا را تیتر یک زندگی اش کرده بودند. دست هایش را توی تاریک-روشن اتاق نگاه کرد. سفید و سرد و بی روح بودند. به نظر نمی آمد توانی برای برداشتن خودکار داشته باشند. از میان ده ها خودکار و مداد توی جامدادی باید کدام را بر می داشت؟ لیلا چه رنگی را دوست داشت؟ آبی یا مشکی؟ چشم هایش را مالید. سرش تیر کشید. دست انداخت و خودکار آبی ظریفی را از توی جامدادی بیرون کشید....
 

Neil I

دلنگار انجمن‌
کاربر VIP
نویسنده ادبی
مقامدار بازنشسته
Feb 3, 2024
569
می بینید که با توصیفات بیشتر فضای حسی داستان را بسط دادم.
بنابراین در صورت لزوم برای نوشتن توصیفات بیشتر میتوانید از تمامی حواس تان استفاده نمایید.
 
بالا