درحال تایپ دلنوشته ی عالم دیوانگی | رها حمیدی کاربر انجمن چری بوک

رها حمیدی

مدیر بازنشسته نقد
نویسنده فعال
مقامدار بازنشسته
Jul 11, 2024
279
کد 058

عنوان: عالم دیوانگی
ژانر: عاشقانه
نویسنده: رها حمیدی
ناظر: @Fatemeh

مقدمه:
برخی گویند ما دیوانه‌ایم!
کسی به اندازه دلتنگی خاص ما، رنگ و لعاب دیوانگی ندارد؛ گویند که ما دیوانگان خاصی هستیم!
زبانه کشیدن آن نگاه آخر، شیرینی آخرین ب*و*سه، نوازش بافت نرم روی دستانمان در آخرین روزهای پاییز و لمس روحت در آخرین دیدار، رقم بزنید بودن را.
دیوانگی‌ها را رها کنید؛ این فلسفه و منطق پوچ را ای‌کسانی که عاشق هستید، زندگی در دستان شماهاست.
از هیچ و از تٌهی بودن لذت ببرید و دیوانگی کنید، شهر ما نیاز دارد؛ به دیوانه‌هایی که شٌهرهٔ شهر شوند.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

!Herman

مدیر بازنشسته ادبیات
کاربر انجمن
Jul 7, 2024
518
تاييد.jpg
بسم تعالی

نویسندگان خوش قلم ضمن تشکر و سپاس از انتخاب چری بوک برای نشر آثارتان، موارد ذکر شده را با دقت مطالعه نمایید؛

|قوانین تالار ادبیات|

سپس پس از گذشت 15 پست از دلنوشته‌ی خود میتوانید در تاپیک زیر درخواست نقد دهید
|درخواست نقد آثار|

پس از نقد اثر شما توسط تیم نقد برای تعیین سطح آثار خود در تاپیک زیر درخواست تگ دهید
|درخواست تگ آثار|

بعد از نقد و تگ اثر خود ميتوانيد درخواست جلد بدهيد
|درخواست جلد آثار|

چنانچه تمایل به ضبط اثارتان دارید، در تاپیک زیر درخواست دهید .
دلنوشته ها بدون درخواست نويسنده هم ضبط خواهد شد

|درخواست ضبط آثار|

چنانچه تمایلی به ادامه دادن دلنوشته خود به هر دلیلی ندارید میتوانید در تاپیک زیر درخواست انتقال به متروکه دهید
|انتقال به متروکه/ بازگردانی|

و پس از اتمام خود باتوجه به قوانین در تاپیک زیر اتمام اثر خود را اعلام کنید

|اعلام اتمام آثار|

باتشکر
سرپرست بخش ادبيات
 

رها حمیدی

مدیر بازنشسته نقد
نویسنده فعال
مقامدار بازنشسته
Jul 11, 2024
279

می‌تابد قلبم، گویی باز دیوانه‌بازی‌ خاطرش آمده.
روحم نگران در پس پنجره‌ی خیالم پرده را کنار می‌زند.
فاصله‌ی آسمان را تا خود می‌بویم و گریه‌هایش را در قلب پر از ستاره‌ام رقم می‌زنم.
آسمان، جاده‌ی پر از مهتاب من است؛ تا تو سنگ مباشی و قلبت را در گرو لبخندهایم بگذاری.
کوله‌بار گرمای نگاهت را در جاده‌ی پر از مهتاب جا بگذار تا مبادا هویدا شدن عشقت از جلوی چشم‌هایم محو شود.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

رها حمیدی

مدیر بازنشسته نقد
نویسنده فعال
مقامدار بازنشسته
Jul 11, 2024
279
با‌ این سطرهای‌ یک در میان خالی کنگر خورده و لنگر انداخته در ذهن آشفته‌ام، این گفتنی‌های بی‌مقدار و ناچیز، این دست‌های خالی از شکوه و بی‌عشق تو، این چشم‌های خشکیده از اشک من، این ذهن خسته و حرف‌های پر از ناتمامی و این دل بی‌وجود یک دیوانه و در نهایت تمامی این‌ها؛ رفتن‌های گاه و بی‌گاه تو، با تمامی این‌ها جایت در دلم محفوظ است.
آخر چگونه بگویم دیگر جایی برای تو ندارم؟!
تو همانی هستی که به قلب دیوانه‌ام قول داده بودم هیچ‌گاه عاشقت نشوم.
اما چه فایده؟ گفته بودم بد قول‌ترینِ عالم، من هستم؟!​
 
آخرین ویرایش:

رها حمیدی

مدیر بازنشسته نقد
نویسنده فعال
مقامدار بازنشسته
Jul 11, 2024
279
آدم قحطی آمده است؟
چرا دیگر دلم به دست نمی‌آید؟
تا واژه‌ای در‌ یاد تو جاری کنم.
چه کسی می‌دانست که دل شکستگی روی دیگر سکه بود؟!
زمانی که چشم‌هایت، هم‌چنان که خیره‌ی آسمانِ شب و ستارگان بودند، قافله‌ای را سیراب می‌کردند.
حال می‌دانم که تشنگی برای چشمانت که عالم دیوانگی عشق‌مان را آئینه قرار داده تقدیر من بود،
عطری که با هر عبور پیش‌بینی شده‌ات در خم و پیچ حواس و حافظه‌ام ‌می‌ماند، حال با هر عبور غریبه‌ای‌ امروز خطوط شکسته پیشانی‌ام را بر ملا می‌کند.
یادم می‌آید که گفتی اگر پیر شوم دیگر دوستم نخواهی داشت، من اما می‌گویم‌ تورا با تمام پیری و سفیدی موهایت دوست خواهم داشت.
با تمام دو عالم دیوانگی‌هایمان، عاشقت می‌مانم.​
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 23) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 1, Members: 0, Guests: 1)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا