کارگاه آموزش داستان نویسی | تاپیک بحث و گفتگو

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

رجینا

سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
Jul 1, 2023
2,214
سلام
خب ایده اولیتون باید گسترشش بدید یعنی اینکه صرفا بگین زندگی انسان در ۱۰۰ سال اینده نه
این یه کلیت هست خیلی جامع هست
چه اتفاقاتی میفته چه امکاناتی هست و...
اینارو باید بهش برسین شما

ایده دومتونم خوبه باید بهش پر و بال بیشتری بدید
پس من فعلا به ايده دوميه ميپردازم اگه موردي نداره
- درمورد دختري كه با شيفت كردن سعي داره وارد خوابي بشه كه مدت هاست اونو ميبينه .شخصيتي كه سعي داره توي خواب يه چيزو بهش بگه ولي هيجوقت متوحهش نميشه و نميدونه كيه
 
  • عالی
واکنش‌ها[ی پسندها]: ahura.

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
خب قصدش را دارم اما تصمیم دارم قبلش جلد اول آثارم را کامل به اتمام برسونم و بعدش در این انجمن هم قرارشون بدم( چون اگه توی چند‌تا انجمن باشه اون‌وقت ممکنه برای قرار دادنش توی سایت به مشکل بر بخورم، به این خاطر که قبلش میان چک می‌کنن یه وقت اثرم توی یه انجمن دیگه در حال تایپ نباشه.)
فیلاً سعی می‌کنم اگر اثر یا ایده جدیدی توی ذهن دارم و هنوز شروع به نوشتنش نکردم را در این انجمن قرار بدم.
هر انجمنی باشین اصلا موردی نیست به شخصه دلنوشته هام تو همه انجمنا هست
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
خب ایده های من برای داستان:
۱_گونه ای بیگانه که روی زمین فرود می آید اما فقط از طریق ادبیات قابل تشخیص است.
۲_شخصیتی که به دنبال عدالت برای قتلی است که مرتکب شده اند اما نمی توانند آن را ثابت کنند.
۳_یک ماده مخدر افسانه ای که در ریشه شجره خانوادگی یک نفر است.
۴_شخصیتی که وسواسش با حشره شناسی تهدیدی برای ایجاد طاعون در ابعاد کتاب مقدس است.
.
۵_گروهی از باستان شناسان که ویرانه های آتلانتیس را در یک جزیره آتشفشانی تازه شکل گرفته کشف می کنند
۶_شوالیه ای که پنج سال را صرف تلاش برای شکستن طلسمی می کند که توسط یک جادوگر بر او ساخته شده است، اما به آرامی عاشق او می شود.

۷_نقاشی که در جستجوی یک رنگدانه کمیاب به سیاره دیگری سفر می کنند

۸_بافنده ای که یک گلوله نخ را باز می کند و متوجه می شود که آغشته به خون است و به پلیس کمک می کند تا یک قتل احتمالی را بررسی کنند
۹روانشناسی که سعی دارد آگورافوبیا خود را پنهان کند.

۱۰پزشکی که در حال بررسی بیماری نادری است که در آن تخصص دارند و متوجه می شود که این بیماری به طور مصنوعی مهندسی شده است، درست زمانی که خودشان علائم را نشان می دهند.
خیلی عالیه ولی اولی ینی جی با ادبیات قابل شناسایی هست
ژانرهای همشون تقریبا مشترکه
 

طنین

مدیر بازنشسته طراحی
مقامدار بازنشسته
Jun 14, 2024
111
خیلی عالیه ولی اولی ینی جی با ادبیات قابل شناسایی هست
ژانرهای همشون تقریبا مشترکه
مثلا ادبیات ایرانی بااستفاده از عناصرش قابل شناسایی اون موجود میشه یک ژانر معمایی که از ادبیات کمک بگیریم
 

Fatemeh

مدیر بازنشسته
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Jun 26, 2024
185
درود ایده‌ام برای تمرین:
زنی که سال‌ها از پشت پنجره‌ی اتاقِ عمارتِ پدریش منتظر یارش بوده. حالا در آستانه‌ی چهل سالگی به سر می‌بره و هر روز نحیف‌تر و بیمارتر از قبل میشه. چون تنها وارث اموال پدریش بوده و خودش هم فرزندی نداشته تصمیم می‌گیره قسمتی از اموالش رو به نام خدمتکار باوفاش بزنه و قبل از اینکه به پیشوازِ زمین گیر شدن بره یک بچه رو به سرپرستی میگیره و بقیه‌ی اموالش رو به نام اون میزنه. اون یک دخترِ ۱۵ ساله رو به سرپرستی می‌گیره و اون دختر میشه همدمِ جدیدش. با گذشت زمان کم کم این زن از خاطراتش با یار بی‌وفاش می‌گه و پایان داستان همراه میشه با مرگش.
 

ahura.

نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی
Dec 28, 2023
444
زنی که سال‌ها از پشت پنجره‌ی اتاقِ عمارتِ پدریش منتظر یارش بوده. حالا در آستانه‌ی چهل سالگی به سر می‌بره و هر روز نحیف‌تر و بیمارتر از قبل میشه. چون تنها وارث اموال پدریش بوده و خودش هم فرزندی نداشته تصمیم می‌گیره قسمتی از اموالش رو به نام خدمتکار باوفاش بزنه و قبل از اینکه به پیشوازِ زمین گیر شدن بره یک بچه رو به سرپرستی میگیره و بقیه‌ی اموالش رو به نام اون میزنه. اون یک دخترِ ۱۵ ساله رو به سرپرستی می‌گیره و اون دختر میشه همدمِ جدیدش. با گذشت زمان کم کم این زن از خاطراتش با یار بی‌وفاش می‌گه و پایان داستان همراه میشه با مرگش.
خیلی خوبه ایده ولی این وسط باید یه اتفاق وارد داستان کنی
همه چیز قرار نیست اینقدر خوب پیش بره
 

Fatemeh

مدیر بازنشسته
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Jun 26, 2024
185
خیلی خوبه ایده ولی این وسط باید یه اتفاق وارد داستان کنی
همه چیز قرار نیست اینقدر خوب پیش بره
چشم بازم بهش فکر می‌کنم و گسترشش می‌دم.
 

Fatemeh

مدیر بازنشسته
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Jun 26, 2024
185
خیلی خوبه ایده ولی این وسط باید یه اتفاق وارد داستان کنی
همه چیز قرار نیست اینقدر خوب پیش بره
زنی که سال‌ها از پشت پنجره‌ی اتاقِ عمارتِ پدریش منتظر یارش بوده. حالا در آستانه‌ی چهل سالگی به سر می‌بره و هر روز نحیف‌تر و بیمارتر از قبل میشه. چون تنها وارث اموال پدریش بوده و خودش هم فرزندی نداشته تصمیم می‌گیره قسمتی از اموالش رو به نام خدمتکار باوفاش بزنه و بعد یک بچه رو به سرپرستی بگیره و بقیه‌ی اموالش رو به نام اون بزنه. اون یک دخترِ ۱۵ ساله رو به سرپرستی می‌گیره و اون دختر میشه همدمِ جدیدش. با گذشت زمان کم کم این زن از خاطراتش با یار بی‌وفاش می‌گه و پایان داستان همراه میشه با مرگش.
این دختر در پرورشگاه از بچگی با پسری دوست بوده و کم‌کم علاقه‌ای بینشون شکل می‌گیره و فکر ازدواج در آینده رو در سر می‌پرورونند اون پسر ۱۷ سالشه و قرار بود بعد از ۱۸ سالگی دختر با هم ازدواج کنند. دختر این موضوع رو با مادر خوندش در میون می‌ذاره و ازش می‌خواد که هرچند وقت یکبار به دیدنش بره. بعد از مدتی خانواده واقعی دختر بوی پول به مشامشون می‌رسد و ادعای دوست داشتن دختر و پشیمانی می‌کنند و ازش می‌خوان که بهشون کمی کمک مالی بکند در گیرودار این اتفاق یار سابق شخصیت اصلی داستان در حالی که دو فرزند داره و به تازگی همسر خودش رو از دست داده میاد پیشش و ازش طلب بخشش می‌کنه و می‌خواد که کمکش کنه؛ اما اون مرد تنها هدفش دست یافتن به ارثیه که به این زن رسیده.
 

Fatemeh

مدیر بازنشسته
کاربر VIP
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Jun 26, 2024
185
ایده‌ای دوم:
قصه‌ی دختری کتابدار که سال‌های زیادی از عمرش رو تو کتابخونه گذرونده سعی کرده بیشتر کتاب‌های اونجا رو بخونه. بعد از مرگ صاحب اصلی کتابخونه مدیریتش به دست این دختر میفته. صاحبش براش یه نامه‌ای رو بین کتاب مورد علاقه‌اش گذاشته که وصیتِ زندگی شخصیش و همچنین اسم و محل مهم‌ترین کتاب کتابخونه رو گفته. اون کتاب یه کتاب جادوگریه و مدت زمان زیادی نمی‌گذره که جادوگران نقشه‌ی به دست آوردنش رو می‌کشن و سعی می‌کنن به هر طریقی راهشون رو به کتابخونه باز کنند. و حالا وظیفه‌ی این دختر اینه که از اون کتاب به نحو احسن مواظبت کنه...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا