نقد و بررسی نقد و بررسی رمان آخرین سقوط | منتقد: مژگان چکنه

مستر کیان

مدیر تالار نقد + معاونت بازنشسته
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
کاربر VIP
Apr 9, 2023
1,493
نام اثر: آخرین سقوط
نویسنده: امیر احمد @امیراحمد
ژانر: فانتزی، علمی‌تخیلی
منتقد: @مژگان چکنه
خلاصه: خواب‌ها و کابوس‌ها مدام بر پیکره‌ی ذهن تاریک، بیمار و آشفته‌ام چنگ می‌زنند، سوالات و خاطرات ترسناکی من را به بازی گرفته‌اند، من که هستم؟ در این دنیای تاریک، سرد و سوخته چه می‌کنم؟ هدفم چیست و برای چه نفس می‌کشم؟ سوالاتی که تا به آن‌ها پی نبرم نمی‌توانم این دنیای مرده و بی‌رحم را ترک کنم، آیا چیزی که طالب آن هستم را به دست می‌آورم؟

لینک تاپیک تایپ:
 

مستر کیان

مدیر تالار نقد + معاونت بازنشسته
پرسنل مدیریت
مدیر تالار
منتقد
کاربر VIP
Apr 9, 2023
1,493
نقد رمان «آخرین سقوط» اثر امیر احمد

۱. عنوان
تناسب با محتوا: «آخرین سقوط» به خوبی به فروپاشی نهایی جهان داستان و سقوط روانی شخصیت اصلی اشاره دارد. این عنوان هم فضای فانتزی-آخرالزمانی را تداعی می‌کند و هم به «سقوط» به عنوان یک مفهوم نمادین (فروپاشی ذهنی، اخلاقی یا فیزیکی) می‌پردازد.
جذابیت ادبی: عنوان ابهام‌آمیز است و کنجکاوی برمی‌انگیزد. اما ممکن است برای ژانر علمی‌تخیلی کمی کلی به نظر برسد.


۲. ژانر
وفاداری به قراردادهای ژانر: ترکیب فانتزی تاریک (موجودات هیولایی) با عناصر علمی‌تخیلی (شهر ویران‌شده، تکنولوژی باقیمانده) جذاب است. اما گاهی تعادل بین این دو ژانر به هم می‌خورد (مثلاً گرگینه‌ها بیشتر متعلق به فانتزی هستند تا علمی‌تخیلی).
نوآوری: ایده‌ی «کابوس‌های زنده» و هیولاهای انسان‌نما با چهره‌های گرگینه‌ای نوآورانه است، اما نیاز به پرداخت عمیق‌تر دارد.

۳.خلاصه داستان
تعلیق: خلاصه به خوبی حس گمگشتگی و ترس شخصیت اصلی را منتقل می‌کند. جمله‌ی «باید از دختری که چیزی برای از دست دادن ندارد ترسید» بسیار تاثیرگذار است.
ابهام: برخی جزئیات (مثل هویت راوی یا منشأ هیولاها) عمداً مبهم گذاشته شده‌اند که می‌تواند هم نقطه قوت باشد هم ضعف.
کمبود اطلاعات: بهتر بود به «کابوس‌های تکرارشونده» و ارتباط آن با واقعیت داستان اشاره می‌شد.

۴. مقدمه
شعر مقدمه: شعر با لحنی تلخ و نمادین، فضای آخرالزمانی و فروپاشی اخلاقی را به خوبی معرفی می‌کند. اما ممکن است برای برخی خوانندگان سنگین یا نامفهوم باشد.
کارکرد: مقدمه بیشتر شبیه به یک «پیش‌درآمد شاعرانه» است تا معرفی داستان. اگر مستقیماً به شخصیت اصلی یا جهان داستان مرتبط بود، تاثیرگذارتر می‌شد.

۵. شروع رمان
جذب مخاطب: صحنهٔ بیدار شدن راوی در میان ویرانه‌ها با دست خونین و هیولاهای گرگینه‌ای، شروع بسیار قوی و مهیجی دارد.
ابهام هوشمندانه: عدم آگاهی راوی از هویت خودش، کنجکاوی خواننده را برمی‌انگیزد.
ریتم: شروع سریع و پرتنش است، اما گاهی توصیفات بیش از حد طولانی می‌شوند (مثلاً جزئیات اجساد سلاخی‌شده).

۶. سیر داستان
پیشروی منطقی: اکشن‌ها (مثل فرار از هیولاها) به خوبی پرداخت شده‌اند، اما برخی صحنه‌ها (مثل خواب‌های راوی) نیاز به ارتباط واضح‌تر با پیرنگ اصلی دارند.
حفره‌های داستانی:
- چرا راوی هیچ خاطره‌ای از گذشته ندارد؟
- منشأ هیولاها چیست؟ آیا نتیجهٔ آزمایش‌های علمی هستند یا موجوداتی فانتزی؟
تکرار: برخی صحنه‌ها (مثل تعقیب و گریزها) ممکن است پس از چند بار تکراری شوند.

۷. دیالوگ و مونولوگ
طبیعی بودن دیالوگ‌ها: دیالوگ‌ها کوتاه و متناسب با فضای مرگبار داستان هستند (مثل صحنهٔ گفتگوی راوی با دختر بچه در خواب).
مونولوگ‌های درونی: راوی اول شخص به خوبی ترس و سردرگمی خود را منتقل می‌کند، اما گاهی بیش از حد توصیفی می‌شود.
کمبود تعامل: عدم وجود شخصیت‌های متعدد باعث می‌شود دیالوگ‌ها محدود باشند.

۸. توصیفات
جزئیات حسی: توصیفات محیط (مثل بوی گند اجساد، صدای خرخر هیولاها) بسیار قوی و تاثیرگذار هستند.
-اقتصاد کلمات: گاهی اوقات توصیفات بیش از حد طولانی می‌شوند (مثلاً جزئیات خونریزی دست).
نمادپردازی: نمادها (تاریکی=نفرت، آتش=ویرانی) به خوبی کار شده‌اند.

۹. شخصیت‌سازی
راوی: شخصیت اصلی به عنوان یک ضدقهرمان آسیب‌دیده جذاب است، اما نیاز به پیشینه‌ی روشن‌تری دارد.
هیولاها: طراحی هیولاها (ترکیب گرگینه و انسان) خلاقانه است، اما انگیزه‌هایشان مبهم است.
شخصیت‌های فرعی: مثل دختر بچه یا مرد ماسک‌دار، نمادین هستند اما کم‌عمق.

۱۰. فضاسازی
تأثیر محیط: شهر ویران‌شده و تاریک، حس تنهایی و خطر را به خوبی منتقل می‌کند.
تناقضات: گاهی عناصر علمی‌تخیلی (مثل کامیون‌های نظامی) با عناصر فانتزی (هیولاهای گرگینه) هماهنگ نیستند.
نمادگرایی: کلبهٔ متروکه و برج رادیویی به عنوان «امید» نمادپردازی خوبی دارند.

۱۱. کشمکش‌ها
کشمکش بیرونی: تعقیب و گریز با هیولاها مهیج اما تکراری.
کشمکش درونی: هویت گمشدهٔ راوی جذاب‌ترین بخش داستان است.
ضعف در حل تعارضات: برخی صحنه‌ها (مثل نجات راوی توسط شلیک گلوله) تصادفی به نظر می‌رسند.

۱۲. پیرنگ
ساختار: داستان خطی است اما با فلاش‌بک‌های خواب‌گونه قطع می‌شود.
ضعف در علت و معلول: برخی اتفاقات (مثل پیدا شدن کلت) تصادفی هستند.
 

امیراحمد

نویسنده رسمی انجمن
کتابخوان
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Dec 8, 2023
371
نقد رمان «آخرین سقوط» اثر امیر احمد

۱. عنوان
تناسب با محتوا: «آخرین سقوط» به خوبی به فروپاشی نهایی جهان داستان و سقوط روانی شخصیت اصلی اشاره دارد. این عنوان هم فضای فانتزی-آخرالزمانی را تداعی می‌کند و هم به «سقوط» به عنوان یک مفهوم نمادین (فروپاشی ذهنی، اخلاقی یا فیزیکی) می‌پردازد.
جذابیت ادبی: عنوان ابهام‌آمیز است و کنجکاوی برمی‌انگیزد. اما ممکن است برای ژانر علمی‌تخیلی کمی کلی به نظر برسد.


۲. ژانر
وفاداری به قراردادهای ژانر: ترکیب فانتزی تاریک (موجودات هیولایی) با عناصر علمی‌تخیلی (شهر ویران‌شده، تکنولوژی باقیمانده) جذاب است. اما گاهی تعادل بین این دو ژانر به هم می‌خورد (مثلاً گرگینه‌ها بیشتر متعلق به فانتزی هستند تا علمی‌تخیلی).
نوآوری: ایده‌ی «کابوس‌های زنده» و هیولاهای انسان‌نما با چهره‌های گرگینه‌ای نوآورانه است، اما نیاز به پرداخت عمیق‌تر دارد.

۳.خلاصه داستان
تعلیق: خلاصه به خوبی حس گمگشتگی و ترس شخصیت اصلی را منتقل می‌کند. جمله‌ی «باید از دختری که چیزی برای از دست دادن ندارد ترسید» بسیار تاثیرگذار است.
ابهام: برخی جزئیات (مثل هویت راوی یا منشأ هیولاها) عمداً مبهم گذاشته شده‌اند که می‌تواند هم نقطه قوت باشد هم ضعف.
کمبود اطلاعات: بهتر بود به «کابوس‌های تکرارشونده» و ارتباط آن با واقعیت داستان اشاره می‌شد.

۴. مقدمه
شعر مقدمه: شعر با لحنی تلخ و نمادین، فضای آخرالزمانی و فروپاشی اخلاقی را به خوبی معرفی می‌کند. اما ممکن است برای برخی خوانندگان سنگین یا نامفهوم باشد.
کارکرد: مقدمه بیشتر شبیه به یک «پیش‌درآمد شاعرانه» است تا معرفی داستان. اگر مستقیماً به شخصیت اصلی یا جهان داستان مرتبط بود، تاثیرگذارتر می‌شد.

۵. شروع رمان
جذب مخاطب: صحنهٔ بیدار شدن راوی در میان ویرانه‌ها با دست خونین و هیولاهای گرگینه‌ای، شروع بسیار قوی و مهیجی دارد.
ابهام هوشمندانه: عدم آگاهی راوی از هویت خودش، کنجکاوی خواننده را برمی‌انگیزد.
ریتم: شروع سریع و پرتنش است، اما گاهی توصیفات بیش از حد طولانی می‌شوند (مثلاً جزئیات اجساد سلاخی‌شده).

۶. سیر داستان
پیشروی منطقی: اکشن‌ها (مثل فرار از هیولاها) به خوبی پرداخت شده‌اند، اما برخی صحنه‌ها (مثل خواب‌های راوی) نیاز به ارتباط واضح‌تر با پیرنگ اصلی دارند.
حفره‌های داستانی:
- چرا راوی هیچ خاطره‌ای از گذشته ندارد؟
- منشأ هیولاها چیست؟ آیا نتیجهٔ آزمایش‌های علمی هستند یا موجوداتی فانتزی؟
تکرار: برخی صحنه‌ها (مثل تعقیب و گریزها) ممکن است پس از چند بار تکراری شوند.

۷. دیالوگ و مونولوگ
طبیعی بودن دیالوگ‌ها: دیالوگ‌ها کوتاه و متناسب با فضای مرگبار داستان هستند (مثل صحنهٔ گفتگوی راوی با دختر بچه در خواب).
مونولوگ‌های درونی: راوی اول شخص به خوبی ترس و سردرگمی خود را منتقل می‌کند، اما گاهی بیش از حد توصیفی می‌شود.
کمبود تعامل: عدم وجود شخصیت‌های متعدد باعث می‌شود دیالوگ‌ها محدود باشند.

۸. توصیفات
جزئیات حسی: توصیفات محیط (مثل بوی گند اجساد، صدای خرخر هیولاها) بسیار قوی و تاثیرگذار هستند.
-اقتصاد کلمات: گاهی اوقات توصیفات بیش از حد طولانی می‌شوند (مثلاً جزئیات خونریزی دست).
نمادپردازی: نمادها (تاریکی=نفرت، آتش=ویرانی) به خوبی کار شده‌اند.

۹. شخصیت‌سازی
راوی: شخصیت اصلی به عنوان یک ضدقهرمان آسیب‌دیده جذاب است، اما نیاز به پیشینه‌ی روشن‌تری دارد.
هیولاها: طراحی هیولاها (ترکیب گرگینه و انسان) خلاقانه است، اما انگیزه‌هایشان مبهم است.
شخصیت‌های فرعی: مثل دختر بچه یا مرد ماسک‌دار، نمادین هستند اما کم‌عمق.

۱۰. فضاسازی
تأثیر محیط: شهر ویران‌شده و تاریک، حس تنهایی و خطر را به خوبی منتقل می‌کند.
تناقضات: گاهی عناصر علمی‌تخیلی (مثل کامیون‌های نظامی) با عناصر فانتزی (هیولاهای گرگینه) هماهنگ نیستند.
نمادگرایی: کلبهٔ متروکه و برج رادیویی به عنوان «امید» نمادپردازی خوبی دارند.

۱۱. کشمکش‌ها
کشمکش بیرونی: تعقیب و گریز با هیولاها مهیج اما تکراری.
کشمکش درونی: هویت گمشدهٔ راوی جذاب‌ترین بخش داستان است.
ضعف در حل تعارضات: برخی صحنه‌ها (مثل نجات راوی توسط شلیک گلوله) تصادفی به نظر می‌رسند.

۱۲. پیرنگ
ساختار: داستان خطی است اما با فلاش‌بک‌های خواب‌گونه قطع می‌شود.
ضعف در علت و معلول: برخی اتفاقات (مثل پیدا شدن کلت) تصادفی هستند.
درود( سلام).
بابت خواندن و نقد اثرم از شما سپاس‌گذارم.
ایرادات رو طبق نظرتون اصلاح می‌کنم.
در مورد تصادفی بودن و علت و معلول باید بزارید تا جلد‌های بعدی داستان هم نوشته بشن، به تموم این موارد پاسخ داده میشه( دلیل چرایی نجات شخصیت اصلی با شلیک گلوله و غیره)
 

امیراحمد

نویسنده رسمی انجمن
کتابخوان
نویسنده رسمی
نویسنده فعال
Dec 8, 2023
371
در مورد جلد اول قصد داشتم جلد اثر را هم به وجود بیارم بعدش درخواست نقد بدم اما خب طبق قوانین اول باید اثرم نقد می‌شد و تگ مناسبی دریافت می‌کرد و بعدش درخواست جلد می‌کردم.
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 5) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا