نقد دلنوشته پاییز مسموم
نام دلنوشته : عنوان یک اثر علاوه بر مرتبط بودن با محتوا باید از چنان جذابیتی برخوردار باشد که توانایی جذب و انتقال احساسات به خواننده را داشته باشد
که این موارد به موضوعاتی مثل کلیشه نبودن اسم یا انتخاب واژگان درست مرتبط هست
در نگاه اول به اسم هرچند کم
به موضوع دلنوشته میتوان پی برد
پاییز مسموم
در نگاه اول دلنوشته ای با ژانر تراژدی امیخته به عاشقانه به ذهن خواننده خطور میکند که احتمالا در رابطه با موضوعی حول شکست های عاشقی که در فصل پاییز رخ داده وجود دارد
و اما کلمه مسموم میتواند بیانگر حس گناه - عذاب وجدان یا مقصر شمردن خود حتی تیکه و کنایه به مخاطب باشد
درواقع نویسنده به پاییز یک لقب با توجه به خاطرات گذشته داده است
که خب باتوجه به توضیحات فوق
در انتقال احساسات
نویسنده باید سعی کند از واژگانی استفاده کند که با ژانر و موضوع تطابق داشته باشند و بتوانند مفهوم خاصی رو منتقل کنند
نویسنده خیلی خوب توانسته آن حسی که واقعا منظور از آن را داشته منتقل کند هرچند کم یا اشتباه منتقل شده باشد
پاییز مسموم اسم جالبی بود دور از کلیشه
شاید کلمات استفاده شده به تنهایی بیانگر موضوع خاصی نباشند اما ترکیب انها زیبا و گیرا شده است
از لحاظ اندازه هم از دو قسمت تشکیل شده هرچند اسم دلنوشته هرچقدر کوتاه تر باشد ماندگاری بهتری در ذهن خواننده دارد اما ترکیب جالب اسم در ماندگاری تاثیر دارد
مقدمه دلنوشته : مقدمه یک دلنوشته خلاصه ای از جریان پیش آمده نیست بلکه سراغازی برای شروع دلنوشته میباشد . درواقع دربرگیرنده تمامی احساسات و عواطفی است که نویسنده با نگارش دلنوشته به خواننده منتقل میکند
طبیعتا اگر نویسنده بتواند مقدمه ای جامع تحویل بدهد باعث جذب بیشتر خواننده میشود
در نهایت مقدمه از اهمیت زیادی برخوردار هست
همانطور که بالا هم توضیح داده شد مقدمه باید جامع باشد
از خط شروع مقدمه تا پایان متن
خیلی خوب میتوان قسمت های مقدمه - بدنه - نتیجه را حس کرد
و واقعا دلیل هر قسمت در قسمت بعدی و نتیجه ان ذکر شده
و داره بطور غیرمستقیم از گناهکار بودن نویسنده نسبت به مخاطب حرف میزند . اینکه من چقدر باعث مسموم شدن زندگی ات یا تلخ شدنش شدم؟ درحال حاضر در نظرت چه فردی هستم
ایا بازهم دلتنگ من هستی؟
باتوجه به توصیفات گفته شده در قسمت اول نویسنده حس دلتنگی و شاید پشیمانی خود را برای مخاطب شرح میدهد
از کلمات زیبا و جدیدی استفاده شده بود البته جدید در تایپ دلنوشته چون خیلی کم پیش می اید نویسنده ای از کلمات تکراری استفاده نکنند
استفاده از کلماتی مثل چوب بلوط - چهره رنگ پریده یا این قسمت که خیلی دلنشین گفته شده
"موسیقیِ کلاسیک معلق در دهلیز مه گرفته‌ی اتاق"
تمامی این موارد در جذابیت هرچه بیشتر دلنوشته نقش دارد اما ناگفته نماند نویسنده میتوانست از کلمات بیشتری با معنی مفهومی تری استفاده کنند
از لحاظ تناسب با محتوا باتوجه به جامع بودن ان، با تمامی پارت و موضوعات و احساسات بکار برده تطابق داره
در کل مقدمه جذابی بود
ساختمان دلنوشته: ساختمان دلنوشته همان قسمتی ست که میتوانیم به ادبی بودن یک اثر پی ببریم
وگرنه اینکه یک متن ساده هم میتواند زیبا باشد اما وقتی به عنوان یک اثر ادبی جلوه داده شود
باید همراه با ارایه های ادبی که از عنصرهای مهم ادبیات هست و جابه جایی ارکان زینت داده شود
لحن یک دلنوشته اگر ادبی باشد خیلی بهتر است . بازی با کلمات خیلی راحت میتوانند نشانگر احساسات باشند و خودشان رو نمایان کنند
ما کلا 2 نوع شیوه جمله بندی در ادبیات داریم : شیوه عادی و بلاغی
شیوه عادی که همان شیوه عادی و ساده جمله هست که به صورت
فاعل + مفعول + فعل
قرار میگیرد
اما نویسنده باید برای زیبایی متن خودش از شیوه بلاغی استفاده کنند که باعث تاثیر گذاری بیشتر روی مخاطب میشود که همان جابه جایی ارکان جمله است
این مورد مشاهده شد اما بطوری نبود که در هر پارت به اندازه باشد در کل کم استفاده شده
اما مورد مهمتری که باعث زیبایی و زینت بخشی دلنوشته میشود استفاده از ارایه ادبی ست
و وقتی شما استفاده نکنید در متن هیچ زیبایی خاصی پیدا نمیشود
اما موردی که باید در استفاده از ارایه توجه کرد این است که چه ارایه ای استفاده کنیم؟
در حال حاضر بخاطر اینکه ژانرهای عاشقانه و اجتمایی محبوبیت زیادی بین دلنویس ها دارند
خیلی خیلی بشدت همه از ارایه هایی مثل تشبیه - تشخیص و استعاره - کنایه - پارادوکس و... استفاده میکنند
و وقتی شما از این ارایه ها استفاده نکنید مثل این است که اثر شما چیزی کم دارد اما وقتی تازه از این موارد استفاده شود اثر در سطح بقیه قرار میگیرد!!!
برای اینکه بخواهید دلنوشته سطح بالاتری داشته باشد و بهتر باشد پس باید سعی کنید از ارایه های جدید تری استفاده کنید
این به این معنی نیست موضوع را خیلی گنگ و نامفهوم کنید در این صورت اثر باعث خستگی خواننده میشود
درنهایت میتوانید از ارایه های ساده همراه با ارایه های دیگه باهم استفاده کنید
که در این مورد نویسنده حرفه ای عمل کرده
در هر پارت 2 ارایه قابل مشاهده ست
اما تنوع ارایه میتوانست بیشتر و بهتر باشد
انتقال احساسات و توصیفات: در این قسمت نویسنده باید هرچه میتواند از کلمات جدید - زیبا و دور از کلیشه استفاده کند
البته به این معنا نیست که از کلمات پیچیده ای استفاده کند که درکش برای خواننده سخت و دشوار باشد. که این مورد در دلنوشته به خوبی روئیت بود حتی گاها از کلمات ساده ای استفاده میشد که در ترکیب باهم باعث زیبایی و دلنشینی هرچه بهتر میشد
از خواندن دلنوشته شما لذت بردم
باتشکر . قلمتان ماندگار
