رمان کیمیاگر
که مترجمای زیادی هم داشت!
The Alchemist
Novel by Paulo Coelho
بیشتر از ۵ سال از خوندنش میگذره.
همون موقع، جذاب ترین نقطه قوت رمان برام دیالوگاش بود! مونولگ و دیالوگیهایی که داشت هنوز توی ذهنم باقی مونده. قطعا این زمان دیدگاهم با اون موقع متفاوته و شاید بیشتر بتونم درکش کنم کتاب رو ولی هنوز که هنوزه جملات انگیزشی زیادیش توی ذهنم باقی مونده.
کیمیاگر داستانی قدرتمند و تکان دهنده داشت که سفر یک چوپان جوان رو دنبال می کنه به دنبال هدف خود در زندگی.در طول سفرهاش، با موانع و شکست های زیادی روبرو می شد، اما همچنان متمرکز و مصمم بود تا شهودش رو دنبال کنه و هدف واقعی خودشو جستجو کنه. کیمیاگر داستان اکتشاف، خودیابی و قدرت تجلیه. این داستانی از انعطاف و شجاعته و می تونه احساسات خوانندگان رو برانگیزه تا به دنبال سفرهای شخصی خود برای یافتن سرنوشت خود باشن.
هیچ کس ارزش اشک های شما را ندارد، و آن کس که ارزش دارد، هرگز باعث اشک ریختن تان نمی شود.
تاریک ترین ساعت نیمه شب درست قبل از طلوع آفتاب است.
اگه احتیاج به کتابی داری که بهت انگیزه بده و مونولوگهای جذابی داشته باشه حتما بخونش.