همگانی غم‌نوشته

[Amir65]

انسانهای احساسی را باید قرنطینه کرد
باید بردشان دور دور
دورشان را بلند ترین حصار دنیا کشید
انسان های احساسی دنیا را خراب میکنند
نمی گذارند ادمک ها راه خودشان را بروند
نمیگذارند دنیا یخ ببندد
انسانهای احساسی را باید قرنطینه کرد
اگر جایی برایشان اندیشیدی
مرا هم سوار کن .....

 

[دلارام]

تو ماه را

بیشتر از همه دوست می‌داشتی

و حالا

ماه هر شب

تو را به یاد من می‌آورد

می‌خواهم فراموشت كنم

اما این ماه

با هیچ دستمالی

از پنجره‌ها پاك نمی‌شود

 

[دلارام]

آزادی
بر روی دفتر های مشق ام
بر روی درخت ها و میز تحریرم
بر برف و بر شن
می نویسم نامت را.

روی تمام اوراق خوانده
بر اوراق سپید مانده
سنگ ، خون ، کاغذ یا خاکستر
می نویسم نامت را.

بر تصاویر فاخر
روی سلاح جنگیان
بر تاج شاهان
می نویسم نامت را.

بر جنگل و بیابان
روی آشیانه ها و گل ها
بر بازآوای کودکیم
می نویسم نامت را.

 

[دلارام]

ﺩﮐﺘﺮ ﺳﻼﻡ ! ﺭﻭﺡ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﭼﺸﻤﻢ ، ﺩﻟﻢ ، ﻟﺒﻢ ، ﺑﺪﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﺫﻭﻕ ﺳﺮﻭﺩﻧﻢ ، ﮐﻠﻤﺎﺕِ ﻧﻮﺷﺘﻨﻢ
ﺩﮐﺘﺮ ! ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﮕﯽ ﺍﻡ ، ﺗﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ
ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼِ ﭘﺮ ﺯﺩﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﺩﮐﺘﺮ ! ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ
ﻟﺐ ﻭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ، ﺳﺨﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪ ﻻﻝ ﺑﻤﺎﻧﻢ ، ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ
ﺩﯾﺪﻡ ﺳﮑﻮﺕ ، ﺩﺭ ﺩﻫﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨد

 

[دلارام]

گاهی باید به دور خود، یک دیوار تنهایی کشید...
نه برای اینکه دیگران را از خود دور کنی...
بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند...
(ژان پل سارتر نویسنده، فیلسوف ومنتقد معروف فرانسوی)

 

[دلارام]

از عشق همین خاطره می ماند و بس
گلدان لب پنجره می ماند و بس

از آن همه چای عصرگاهی با هم،
بر میز دو تا دایره می ماند و بس

#احسان_افشاری

 

[دلارام]

تک تک کلمات فروغ فرخزاد رو می‌شه با تموم وجود حس کنی:‌

در برابر بی‌مهری آدم‌ها هیچ نمی‌گویم. سکوت و سکوت و سکوت.
انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر. دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله اش را، می‌دانی؟
دیر دریافتم که مسئول طرز فکر آدم‌ها نیستم. بگذار هر که هرچه خواست بگوید!
چه اهمیتی دارد؟
من در لاک خود راحت ترم.
آن جاکه می‌شود آرام و بی‌دغدغه زندگی کرد!‏باید استعفا داد!
گاهی از رابطه‌ای که ارزشت حفظ نمیشه!
گاهی از جمعی که آدماش هم‌مسیرت نیستن!
گاهی از رشته‌ای که براش ساخته نشدی!
گاهی از شغلی که قلبت براش نمیزنه!
خوبیِ زندگی اینه هرجا که اشتباه بری میتونی استعفا بدی!
گاهی باید استعفا بدی تا با حالِ بهتری به زندگی ادامه بدی!

 

[دلارام]

حس دلتنگی:
کند میگذره... یه تایمی سنگین میشه بر س*ی*نه بر ذهن، ولی کم کم سبک میشه و محو...
فقط گاهی باید ندید، نشنید، گاهی باید سکوت کرد...
ولی سکوتی که هزاران حرف داره...
گوشهایی که باید بشنوند میشنوند...
چشمهایی که باید ببینند می بینند...
گاهی هم فقط خودت میشنوی، خودت میبینی وخدای خودت...
واینجاست که ازهمه وارسته و به خدا وابسته میشی واوج گرفتن شروع میشود و رشد کردن به سوی نور وروشنایی اما با سختی...
پس، خودت ودلتگیهایت رو درآغوش بگیر وکودک درونت را نوازش کن اوهنوز همراه وهمقدم با تورشد می کند و نفس میکشد.

 

[دلارام]

یک نفر برای اینکه عاشقانه ب*و*سه‌ای بر گونه‌اش بنشانم
یک نفر برای اینکه سرخوشانه با او بخندم
یک نفر برای اینکه سر بر شانه‌اش بگذارم و با او از خود بگویم
یک نفر برای اینکه در تاریک ترین لحظه‌های غم ، لبخند بر لبانم بنشاند
یک نفر برای من تا از عمیق‌ترین نقطه قلبم دوستش بدارم
نزدیک من بیا و جای خالی همه این یک نفرها را پر کن
دلتنگت هستم

 

[دلارام]

تنها می نشینم اشکم را نخ می اندازم
مانند مروارید آنرا به گردنت می آویزم
اگر از اشک من لبت شکوفه می زند
یک پلک زدن هم گریه هایم را بس نمی کنم