همگانی طنز تلخ

[مژگان چکنه]

موضوع از اسم تاپیک مشخص شده.
جملات یا داستان کوتاه که من باب همین موضوع هستن ارسال کنید.
اسپم ممنوع​

 

[مژگان چکنه]

- بین پول و عشق کدوم رو انتخاب میکنی؟
کمی فکر کرد و پاسخ داد.
- پول!
تک خنده‌ای کرد و سپس گفت:
- پول؟ اما من عشق رو انتخاب میکنم.
- معمولا آدم‌ها چیزایی که ندارند رو انتخاب میکنن...

 

[مژگان چکنه]

به سنی رسیدم که مامانم اجازه میده
ولی کسی رو ندارم باهاش برم بیرون

 

[مژگان چکنه]

رفتم املاکی گفتم واسه 10 میلیون رهن و یک تومن اجاره جایی داری؟
دستاش رو باز کرد و گفت بیا بغلم:)

 

[مژگان چکنه]

انقدر پلنگ بازی در نیار بچه
اینجا بفهمم الاغ نیستی منقرضت میکنن

 

[مژگان چکنه]

ال 90 آورده بودند قرار بود جانشین پراید بشه
پراید جانشین لکسوس شد:/

 

[پناه]

شخصی نزد طبیبی رفت و گفت: دردی دارم آن را علاج کن.
طبیب پرسید: چه دردی داری؟
مریض گفت: چند روز است که موی ریش من درد می‌کند!
طبیب پرسید: امروز چه خورده ای؟
مریض گفت: نان سوخته و یخ!
طبیب گفت: برو بمیر که نه دردت به درد آدمیان می‌ماند و نه غذایت به غذای عالمیان!

 

[پناه]

فقط توی ایرانه که:
داری زیر بار مشکلات له میشی ، میگن برو خدا رو شکر کن سالمی.
مریض میشی میگن برو خدا را شکر کن زنده‌ای.
می‌میری میگن:
خدا را شکر مرد راحت شد بدبخت!

 

[پناه]

کسانی که به من می گویند تو به جهنم می روی و ما به بهشت،مرا خوشحال می کنند؛
چون مطمئن می شوم که با آن ها به یک جا نمی روم...

 

[پناه]

ما ملتی هستیم که فارسی حرف میزنیم،عربی دعا میکنیم،انگلیسی نسخه می نویسیم،ترکی تصمیم میگیریم،لری انجام میدیم؛...........همینه که دنیا تو کار ما مونده!نظر شما چیه؟