گنجینه شعرهای کوتاه مناسب بیوگرافی کپشن استوری و ..

[آبی.م]

دوست
دارَم
که
خودَم
را
زِ
خودَم
دور
کُنم
خودِ
مَن
با
خودِ
مَن
دَر
خودِ
مَن
می
جَنگَد!

رنگ مویش را تمام شهر می دانند ، حیف پیش چشم عاشق من روسری سر می کند Весь город знает цвет ее волос, жаль, что она носит шарф перед моим любовником

‌
موجِ دريا ديده را از ريزشِ باران چه باک...؟

- صائب تبریزی

 

[آبی.م]

- به‌قولِ‌فروغ‌فرخزاد:
تو‌خوب‌باش،
آنکس‌که‌فهمید‌قدر‌می‌داند.
و‌آنکس‌که‌نفهمید،
روزی‌دلش‌برای‌تمامِ‌خوبی‌هایَت‌
تنگ‌می‌شود🤎👀.

قصد دل کندن ندارم از دو چشمانت ولی...
با نگاه سرد خود گفتی نمیخواهی مرا...

- باشد کہ روزگار بچرخد بہ کامِ دل!🍀'

خون می‌چکد از دیده در این کنجِ صبوری
این صبر که من می‌کنم، افشردنِ جان است

- ابتهاج

🌱

 

[آبی.م]

كجاست جای رسيدن
و پهن كردن يک فرش
و بیخيال نشستن...

_سهراب سپهری

زمانه دوخت لبم را به ریسمان سکوت
که عهد، عهد غم است و زمان، زمان سکوت

-شهریار

درخیالم باخیالت بی‌خیال عالمم !

یارب ز جهاט لطـ؋ تو کا؋ـیست بر من🫠

جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست...

- خواجوی کرمانی

 

[آبی.م]

••
چه زیبا میگه مولانای جان؛

تو با درون خود صلح کن،
جنگ در جهان پایان می پذیرد.
✨

اونجا که‌‌ نرگس قاسمی نیا میگه:
آهسته خواندی در دلم،
دیوانه ها عاقل‌ترند
دیوانگی کن با دلم،
دیوانه‌ها کامل‌ترند!

'هرچه در فَهم تو آید، ان بُوَد مَفهوم تو....'
«عطار»

‌
مجال خواب نمی باشدم زدست خیال...

_سعدی

مینویسم نامه ای روزی از اینجا میروم%
با خیال او ولی تنهای تنها میروم'
در جوابم شاید او نگوید کیستی…
شاید او حتی بگوید لایق من نیستی…
مینویسم من که عمری با خیالات زیستم)))
گاهی از من یاد کن… حالا که دیگر نیستم

 

[آبی.م]

زندگیم الان بین 2 بیت شعر گیر کرده
سعدی میگه:
برخیز و مخور غم جهان گذران ، تا پا میشم
حافظ میگه:
بنشین و دمی به شادمانی گذران
فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه😂😂

گَهی گریان ، گَهی خندان ، گ‍ََهی چون اَبر سرگردان ،
گَهی عاقل‌تر از عاقل ، گَهی نادان‌تر از نادان..!

*
یه جایی مولانا خیلی قشنگ میگه:
اگه همه جا تاریک بود دوباره بنگر؛
شاید نور خود تو باشی...!

ـ چو خدا بُوَد پَناهَت، به دِلَت غُصّه نَیایَد🌱

 

[آبی.م]

‏ویران شُدهِ را حوصِلِه ی مِنَّتِ مِعمار نَباشَد!
ویرانهِ یِ مارا بگذارید که ویرانهِ بمانَد..️.

#شعر 🎢 ۫ ּ ⭑𖦆

دَخیل اَستْ اُمید دَر لَحظِه‌هآیَم.!🕊🤍

زبان را مگردان به عیب کسان
که خود عیب داری و مردم زبان...

گــهی گـریان، گـهی خندان، گـهی چون ابـر سـر گردان
گـهی عاقل تر از عاقل، گــهی نادان تر از نادان......!!)💔**

‌
موجِ دريا ديده را از ريزشِ باران چه باک...؟

- صائب تبریزی

 

[آبی.م]

تا که هستم ندانی کیستم
تا که دانی دگر نیستم

'نــه طُ آنــی ك همــانی...
نــه مـن آنم ك طُ دانــی...
رز سفيد

دشوار است؛
گر سهل نگیری جهان را..

مدعی خواست که از بیخ کند ریشه ما؛
غافل از اینکه خدا هست، در اندیشه ما


✍️مولانا The claimant wanted to destroy our roots; Unaware that God is in our thoughts

 

[آبی.م]

شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد ؛
خشت خشت و آجر آجر ؛ پیکرم را باد برد ‌. .

من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند ؛
نیمم آتش سوخت ؛ نیم دیگرم را باد برد . .

از غزل‌‌هایم فقط خاکستری مانده به جا ؛
بیت‌‌های روشن و شعله‌‌ورم را باد برد . .

با همین نیمه ، همین معمولی ساده بساز ؛
دیر کردی نیمه‌ی عاشق‌ترم را باد برد . .

بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت ؛
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد . .:))!🖤'🪽'
-حامد عسکری

حدیث چشم مگو، با جماعتِ کوران.
-مولانا

اگه عاشق شدی بخون؛

میان هَمه گَشتَم عاشِق نَشُدَم مَن
تو چِه بودی کِه تورا دیدَمُ دیوانهِ شُدَم مَن...

وقتی یکی بهم میگه:«خوش به حالت تو که فلان مشکل رو نداری» یاد این بیت از امیرخسرو دهلوی می‌افتم که میگه:

‏هر شب از سینه من تیر بلا می‌گذرد
تو چه دانی که برین سینه چه‌ها می‌گذرد؟

 

[آبی.م]

‌
هوا دُچارِ غم است انسان دُچارِ تحمل!

نه‌بیمارَم‌نه‌خوشحالَم‌نه‌از‌حالَم‌خبر‌دارم؛
گهی‌با‌جان،گهی‌با‌دِل،گهی‌از‌هردو‌بیزارم-!

فَـنـدُق✦

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد

_سعدی

بخند ؛
آنچنان زیبا ك گویی هرگز غمی را ملاقات نکرده‌ ای(✨

 

[آبی.م]

یک شهر مرا زیر لبش زمزمه می‌کرد
جانا تو بگو با من دیوانه چه کردی؟
پروانه دلش سوخت نگاهش به من افتاد
ای عهد شکن با دلِ پروانه چه کردی؟!

شاید نیاز داری این شعر اخوان ثالث رو بخونی که میگه:

کم مَبین خود را، که از بسیار هم بیشی🕊️🤍✨

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد..

سپرِ صبر تحمل نکند تیرِ فراق !