فروردین:پیدا کردن سوژه برای شیطنت و سر به پا کردن!
اردیبهشت:شکنجه کردن خودشون با فکر برای اتفافات!
خرداد:میشه گفت کلا مستعد هستن برای هر کاری! شما ولی بی خبرید!
تیر:بررسی مشکل و پیدا نکردن راه حل!عصبی شدن براش اونم یهویی!
مرداد:کراش زدن و بیخیال شدن! مدام هیجانی شدن براش اونم یهویی...
- هی، چه احساسی رو از بقیه پنهون میکنی ؟
🎀؛ enfp : احساس تنهایی
***
- هی، چه احساسی رو از بقیه پنهون میکنی ؟
🎀؛ lnfp : احساس اضافی بودن
***
- هی، چه احساسی رو از بقیه پنهون میکنی ؟
🎀؛ enfj : احساس تنفر
***
- هی، چه احساسی رو از بقیه پنهون میکنی ؟
🎀؛ infj : احساس ناکافی بودن
***
- هی، چه...
﹙ترس از عشق همان ترس از زندگیست و کسی که از زندگی بترسد، مرده ای بیش نیست﹚
- کتابخانه نیمهشب ᥀ enfp
***
﹙میدانم اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم؛ دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کند در تاریکی، همهی ما شبیه یک دیگریم﹚
- تسخیرشدگان ᥀ infp
عرض ادب
کاربران عزیز تقاضا میشود قبل از فعالیت به قوانین نقد کاربران توجه کنید
قوانین نقد کاربران | کلیک کنید
عنوان: استایلیست احمق
نویسنده: بريوان فام | @EMMA-
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه:
همه چیز از طراحی یک کت برای گِری شروع شد ولی قرار نیست با طراحی کتهای گِری تمام شود، بعضی وقتها به...
به نام او
کد: 025
نام اثر : کاچ
نویسندگان : مائده یاری، قسم همدم
ژانر اثر : مافیایی، عاشقانه
ناظر : @ISO'
خلاصه:
میان آشفته بازار زندگانی، آدمهایی با رنگ و نشان متفاوت با دیگری، گرداگرد هم جمع میشوند و چهل تکهای میبافند که هر تکهاش، داستانی پشت رنگ رخسارهی خود پنهان کرده.
تکههایی که دست...
کد:024
نام اثر: به نام او
نویسنده: هانی فام
ژانر : عاشقانه، تراژدی
ناظر: @ISO'
خلاصه: مگر همه چیز او در زیبایی خلاصه میشد؟! لقب مرلین مونرو را روی او گذاشتند ولی مگر او هم به مانند مرلین نقص نداشت؟! او با این همه زیبایی باز هم راضی نبود او نقص داشت، نقصی بزرگ!
کد: ۰۱۹
عنوان: لِیلیا ساما
نویسنده: بریوان فام
ناظر : کیان-اف | @ISO'
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه: خودش را خستگی ناپذیر میدید، فکر نمیکرد روزی خسته شود، آخر مگر وقت خسته شدن را داشت؟
همه چیز برعکس شد، خسته شد، وقت اضافه آورد، وقتش زیادی خالی شده است، وقت اضافه برای خسته شدن پیدا کرد، خستگی...
کد : ۰۱۸
عنوان: هیلاک و ماندوو.
نویسنده: بریوان فام.
ناظر : @ISO'
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه :
در دل کوچههای خاموش و پر از دلتنگی، رونا برای آیندهای که هرگز مال خودش نبود، از رویاهایش گذشت تا لونا، قل کوچکش، پرواز کند. اما لجبازی لونا، نهتنها او را از رونا دور کرد، بلکه رازی قدیمی را زنده...
پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت.
-----
درد اینجاست که درد را نمی شود به هیچکس حالی کرد!
-----
من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشته ام…
-----
من در میان این کوچه ها و در این شب هایی که انگار صبح ندارند، دارم از بین می روم…
-----
درود
افزودن ساب بازآفرینی درخواست دوست اساطیریه من: @واهِم بود چندی بود که هرروز مغز مرا بازآفرینی میکرد تا که مجبورم کند این ساب را ایجاد کنم «پس به نفعتان است مشارکت کنید وگرنه از حدقهی چشمتان دارتان خواهم زدm, u, g» در قسمت بازآفرینی شما میتوانید داستان یا رمانی را به انتخاب خود انتخاب...