MAHAN
پسندها
1,331

نوشته‌های نمایه آخرین فعالیت فرستادن‌ها ارسالی‌های این کاربر در هر بخش درباره بازدیدکنندگان این حساب کاربری

  • تو از بی معرفت هم گذشتی
    به کلمه ی بی معرفت گفتی برو من جات هستم=/
    رنگ خفنيه بازرس انجمن
    کلمه ولزی [ Wunder ] به معنی :
    اگه کسی رو توی زندگیتون دارین که مثله یه خواب بعد عمری بی خوابی میمونه و یه معجزست اینجوری خطاب کنید.💙
    مستر کاج
    پروفت خیلی سته با پس زمینه و رنگت
    • لایک
    • قلب
    واکنش‌ها[ی پسندها]: HADIS و MAHAN
    MAHAN
    MAHAN
    جذابم نه؟ 😂
    HADIS
    HADIS
    دینگ دینگ، این پیام حاوی مقادیر زیادی خودشیفتگی می‌باشد!
    78% جذابیتش بخاطر سلیقه‌ی انتخاب رنگ منه ها وگرنه الآن یه آبی بیریخت بود 😶‍🌫️
    وقتی یک رفیق پیدا میکنی دیگه مهم نیست لاغره یا چاقه، قدش چقدره، خونه‌اش کجاس ،مهم نیست چقدر درس خونده یا کیلومتر ها فاصله داشت باش. فقط بودنش مهمه همین !💙🫂
    هرچیز که رنگی از پاییز برده باشد
    انگار چکمه‌ای از خون رویش نشسته. یا سرفه خونی بر لباسش مانده
    می‌توانم چشمانم را نشسته در غلتکی از خون دریابم زمانی که غروب را در لمس خداحافظی
    از انتهای پایین کشیده شدن نفس‌های داغت، می‌دیدم.
    نفس‌ها، رهگذران بی صدایی در تن زندگی هستند و شاید هرگز اگر سکون را در شب سرد و ساکت به یاد نیاوردی، ردی از نفس احساس نشود. در جنب و جوش ساعت که دست‌ها برای کارها دراز می‌شوند و کارها در ساعت‌های گذرا پیچ می‌خورند، بیشتر و با هیجانی ناشی از حس دویدن، نفس می‌کشیم اما دیدنش و احساس کردنش تنها در همان لحظات تاریکیست که در تابوتی دراز کشیده احساس می‌کنیم که شاید مرگ دسته‌بندی‌ جدیدی از رفتنمان را بپذیرد
    نفس را تنها زمان رفتنش می‌بینیم... همان‌طور که خون جریانی از ریختن نفس‌هایمان در پای پایان بازیست و تنها آن زمان غلظت قرمزی رنگش ما را مچاله می‌کند... چکیدن آب گیلاس از لایه دندان‌های آغشته به پایان بازی.
    اینجا ساعت در تاریکی زنگ‌زده و بوی آهنی از خون، کفن‌های سیاه را پوشانده. هوا سردتر از گذر نفس‌هاییست که وفاداری را در عمیق‌ترین چاه نابرادر انداخته‌اند و اکنون می‌روند.
    همین‌جاست که تمام خواسته ذهن، تمنایی برای نفس عمیق می‌شود
    فقط یک بار در کنار صخره‌ای که غروب‌های زیادی را دیده ، نفسی عمیق باید دود کرد
    عمیق‌تر از اقیانوس نا‌آرامی که زمانی ادعای آرام بودنش میشد!
    عمیق‌تر از چشمانی که سپر مقاومت کوبیده بود و اکنون فقط رگباری از اشک‌های خاموش به نظر می‌رسید... مثل شهری که در بمب چال شده.
    کدام نفس عمیق هوس چال شدن در گلویمان را دارد اکنون که چیزی جز تمنا نیستیم با تمام ادعایی که برای خواب در تابوت داشتیم!
    #ماهان_نویس
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...

بازدیدهای پروفایل

4052

بازدیدکنندگان اخیر

  1. 4,052 بازدیدهای پروفایل
  2. - آبان؛
  3. نفس.
  4. HERA-
  5. برهانـ
  6. Mr.Beast
  7. مستر کیان
  8. مارے✿
  9. worning.f
  10. Fatemeh
بالا