سلام و عرض ادب به شما نویسنده‌ی گرامی
تلازم.
نام رمان عالی و به دور از کلیشه است و اینکه معنی‌اش رو نوشته بودید دوست داشتم.
در خلاصه و مقدمه، می‌تونستید سرنخ‌هایی به خواننده بدین که تشنه ادامه داستان بشه.
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها با هم، همخوانی نداشتند و همدیگر رو پوشش ندادند.
از شخصیت مهنا به عنوان یک پزشک، انتظار داشتم که صبورتر و پخته‌تر عمل کنه و واکنش مناسبی به غیر از گریه و بغض از خودش نشون بده.
در فضاسازی و شخصیت پردازی هم اگر مقداری ریزبین‌تر عمل کنید، نوشته‌ای عالی و درخور، با بازخورد خوبی خواهید داشت.
از خوندن رمان تلازم لذت بردم.
موفق و پیروز باشید.

سلام نویسنده عزیزم
برای عنوان رمانتون اسمی به دور از کلیشه انتخاب کردید و معنی قشنگش که میشه لازم بودن برای همدیگه و وابستگی به هم واقعا به دل میشینه.
برای خلاصه هم میشد گفت اوکیه هم اینکه زیاد گیرایی نداشت و می‌تونست خیلی عالی‌تر نوشته بشه.

مقدمه‌ای که مثل شعر نوشتی رو خیلی دوست داشتم و من از اینطور مقدمه ها لذت میبرم.

به عنوان یک خواننده همیشه رمانی رو دوست دارم که شروع طوفانی داشته باشه تا جذب خوندنش بشم ولی شما شروع ملایمی در یه کافه داشتین که از نظر من خواننده اون جذب شدنه کمتر میشه
در فضاسازی کم کاری کردید و می‌تونستید بهتر عمل کنین و کمی به جزییات بپردازید
در شخصیت‌های مثل دکتر که در رمان نوشته میشه انتظار میشه شخصیتی صبور و خون گرم باشه برعکس کارکتر شما مهنا
در کل رمان قشنگی دارین و میتونین عالی‌تر بنویسیدش
موفق باشید✨

عنوان داستان، "تلازم"، به معنای پیوستگی و وابستگی است. این عنوان به خوبی با مضمون داستان که حول محور عشق، وابستگی و دلباختگی مهنا به شهاب شکل گرفته، همخوانی دارد. تلازم، به نوعی بیانگر پیوند ناگسستنی مهنا به شهاب است، حتی با وجود موانع و مشکلاتی که در داستان با آن روبروست.

خلاصه داستان به خوبی هسته اصلی داستان را نمایان می کند و خواننده را با شخصیت اصلی، مهنا، و کشمکش درونی او آشنا می سازد. مقدمه داستان نیز با استفاده از زبانی شاعرانه و لطیف، حس و حال عاشقانه داستان را به خوبی القا می کند و خواننده را برای ورود به دنیای داستان آماده می سازد.
متن و بافت و سیر داستان
داستان از ریتم و ضرباهنگ مناسبی برخوردار است و به خوبی توانسته است احساسات و عواطف شخصیت ها را به تصویر بکشد. توصیفات دقیق و جزئیات ظریف، به داستان عمق و واقعیت بخشیده است. سیر داستان منطقی و پیوسته است و خواننده را تا پایان داستان با خود همراه می سازد.
از لحاظ نگارشی
نگارش داستان روان و سلیس است و از کلمات و عبارات مناسبی برای بیان احساسات و افکار شخصیت ها استفاده شده است. دیالوگ ها طبیعی و باورپذیرند و به خوبی به پیشبرد داستان کمک می کنند.
فضاسازی
فضای داستان به خوبی ترسیم شده است. توصیف کافه، بیمارستان، خانه عمارت و مراسم شله زرد، به خواننده کمک می کند تا خود را در فضای داستان حس کند و با شخصیت ها همراه شود.
شخصیت سازی
شخصیت های داستان، به ویژه مهنا، به خوبی پردازش شده اند و دارای ابعاد مختلفی هستند. مهنا، دختری عاشق، حساس و در عین حال قوی و مصمم است. شهاب، شخصیتی مرموز و جذاب دارد که انگیزه هایش برای خواننده تا پایان داستان مشخص نیست. سایر شخصیت ها نیز، مانند شیما، مادر مهنا، سانیا و مهسا، نقش های موثری در پیشبرد داستان ایفا می کنند.
پیرنگ و تعلیق داستان
پیرنگ داستان ساده و در عین حال جذاب است. داستان حول محور عشق مهنا به شهاب و موانعی که بر سر راه این عشق قرار دارد، شکل می گیرد. تعلیق داستان به خوبی حفظ شده است و خواننده را تا پایان داستان کنجکاو نگه می دارد.
در کل
داستان "تلازم" یک داستان عاشقانه جذاب و خواندنی است که به خوبی توانسته است احساسات و عواطف شخصیت ها را به تصویر بکشد و خواننده را با خود همراه سازد. داستان از نقاط قوت بسیاری برخوردار است، از جمله نثر روان و سلیس، شخصیت پردازی نسبتا خوبی داره، فضاسازی مناسب و پیرنگ جذاب. با این حال، داستان می توانست با پرداخت بیشتر به برخی از شخصیت ها و روابط بین آنها، عمق بیشتری پیدا کند.

موفق باشید🌺

نام رمان واقعا دوست داشتنی بود.
شخصیت پردازیی قوی‌ای داشتین.
مقدمه‌تون به دور از کلیشه بود.
فقط توفضاسازی یکم کم کاری کردین..
در کل خوب بود و می‌تونه عالی تر باشه.