رجینا
سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
- Jul 1, 2023
- 2,209
دیالوگهایی از کتاب دختری که به اعماق دریا افتاد*
(- دقیقا انسانها همشون فکر میکنن که دنیا حول محور اونها میچرخه؛ فکر میکنین رودخونهها مال شمان؛ آسمون، دریا مال شمان. شماها فقط یه بخش کوچیکی از دنیای بینهایت هستین و، اگه نظر من رو بخوای، بخشی هستین که تمام بخشهای دیگه رو به تباهی میکشونه!)
(حقیقت دارد که آدمها برای کسانی که دوست دارند به آب و آتش میزنند. برخی شاید نام این کار را قربانیشدن بگذارند.)
(- خیلی چیزها تو سرزمین من هم هستن که میتونن من رو بکشن؛ خشکسالی، قحطی و قلب شکسته!)
(- انسانها موجوداتی دمدمیمزاج و وحشی هستن. چون از مرگ خودشون میترسن، جنگ راه میندازن و تو چند لحظه زمین رو از چیزهایی پاک میکنن که رشدشون سالها طول کشیده بود.)
( - تو کی باشی که بخوای امیدهاشون رو قضاوت کنی؟ حداقل اونها امید دارن. تو چی داری؟ شمشیری بُران؛ کلامی پر از نفرت. )
(- دقیقا انسانها همشون فکر میکنن که دنیا حول محور اونها میچرخه؛ فکر میکنین رودخونهها مال شمان؛ آسمون، دریا مال شمان. شماها فقط یه بخش کوچیکی از دنیای بینهایت هستین و، اگه نظر من رو بخوای، بخشی هستین که تمام بخشهای دیگه رو به تباهی میکشونه!)
(حقیقت دارد که آدمها برای کسانی که دوست دارند به آب و آتش میزنند. برخی شاید نام این کار را قربانیشدن بگذارند.)
(- خیلی چیزها تو سرزمین من هم هستن که میتونن من رو بکشن؛ خشکسالی، قحطی و قلب شکسته!)
(- انسانها موجوداتی دمدمیمزاج و وحشی هستن. چون از مرگ خودشون میترسن، جنگ راه میندازن و تو چند لحظه زمین رو از چیزهایی پاک میکنن که رشدشون سالها طول کشیده بود.)
( - تو کی باشی که بخوای امیدهاشون رو قضاوت کنی؟ حداقل اونها امید دارن. تو چی داری؟ شمشیری بُران؛ کلامی پر از نفرت. )