- Jan 22, 2023
- 2,103
از اتاق فرمان صدا میاد، تولد یه سنجاب فسقلیه.
شکوفهی سیب من، تیتی خانم، سلام.
حالا چرا سلام؟ چون از صبح اصلا همو ندیدیم و پرنسس تو قصر خودشون مشغول گودبای پارتی تکنفره برای آخرین روز ۱۹ سالگیشون بودن، لابد با اون استیوجونشون و باکی عزیزشون😒
از دیوونه بازیا که بگذریم، دختر قشنگم از چندثانیهی پیش تو ۲۰ سالهای.
یعنی دو دهه از زندگی قشنگت رو گذروندی، دو خوشه از باغ عمر گرانبهات چیدی و رفتی تو دونهدونه چیدن انگورای خوشهی سوم.
بیا برای خوشهی سوم زندگیت یه کاری بکنیم، یه کار جذاب!
برو واسه خودت یه حلقه بخر!
حالا میپرسی حلقه واسه چی؟
واسه اینکه با هدفات و آرزوهات ازدواج کنی! حلقه رو دستت کن که هرجا خواستی تنبلی کنی و جا بزنی یادت بیوفته یه تعهدی با آرزوهات و آیندت داری! یادت بیفته جا زدن خیانته و تو نسبت به خودت، به آرزوهات و به قلبت مسئولی!
مزهی این روزای آخر خوشه دوم زندگیت مزهی تنبلی بوده و بیحالی و جا زدن و تو حق داری، حق داشتی و حق خواهی داشت!
روزایی که گذروندی وحشتناکترین دردا رو به نوبهی خودت چشیدی ولی الان وقت بستن موهاته!
برای دخترا رمزه مگه نه؟ هیچوقت بدون بستن موهاشون کار سختی رو شروع نمیکنن.
موهای فرفری نازتو با پاپیون صورتی ببند و پردههای صورتی اتاقتو کنار بزن، به نور خورشید سلام کن و به آسمون آبی و گنجشکا سلام کن.
تیتی عزیزم، رنگ صورتی بوم زندگی من، وقت نو شدنه.
یادته میگفتم وقتش میرسه؟ رسیده و من آرزو میکنم برات، برای خوشهی سوم زندگیت.
تی، از نقشت تو زندگیم پرسیدی؛
باید بگم تو توی زندگی من شبیه شروع نیمهی دوم بازی فوتبالی؛ یه نفس تازه، یه برنامه و تاکتیک جدید، یه روحیهی نو شده و یه قدرت شارژ شده.
تو دختر قشنگ منی که همهی لحظهی رفاقتمون از آشنایی تا اینجا، تلاش کرده من زمین نخورم. هرجا زمین لرزیده، ستون شده برای عمارت بزرگ زندگی من که از چارچوبش نریزه، کنار معدود آدمای مهم زندگیم که هیچوقت جا نزدن. تو لیست اونایی که ریههام برای دم و بازدم من بهشون نیاز دارن.
برای خوشهی سومت فقط یه آرزو دارم، رنگ صورتی!
و من و تو میدونیم این آرزو چقد بزرگه مگه نه؟
داره بارون میباره و میدونم اگه برم زیر بارون، آسمون سخاوتمندانه یه قطره از وجودشو هدیهی گوشهی چشمم میکنه.
آره یادمه معنیشو دختره، تو یادته؟
دیگه اینکه دوستت دارم و گیسوکمند جنگل تک شاخا، تولدت مبارک!
@رونیا:)
شکوفهی سیب من، تیتی خانم، سلام.
حالا چرا سلام؟ چون از صبح اصلا همو ندیدیم و پرنسس تو قصر خودشون مشغول گودبای پارتی تکنفره برای آخرین روز ۱۹ سالگیشون بودن، لابد با اون استیوجونشون و باکی عزیزشون😒
از دیوونه بازیا که بگذریم، دختر قشنگم از چندثانیهی پیش تو ۲۰ سالهای.
یعنی دو دهه از زندگی قشنگت رو گذروندی، دو خوشه از باغ عمر گرانبهات چیدی و رفتی تو دونهدونه چیدن انگورای خوشهی سوم.
بیا برای خوشهی سوم زندگیت یه کاری بکنیم، یه کار جذاب!
برو واسه خودت یه حلقه بخر!
حالا میپرسی حلقه واسه چی؟
واسه اینکه با هدفات و آرزوهات ازدواج کنی! حلقه رو دستت کن که هرجا خواستی تنبلی کنی و جا بزنی یادت بیوفته یه تعهدی با آرزوهات و آیندت داری! یادت بیفته جا زدن خیانته و تو نسبت به خودت، به آرزوهات و به قلبت مسئولی!
مزهی این روزای آخر خوشه دوم زندگیت مزهی تنبلی بوده و بیحالی و جا زدن و تو حق داری، حق داشتی و حق خواهی داشت!
روزایی که گذروندی وحشتناکترین دردا رو به نوبهی خودت چشیدی ولی الان وقت بستن موهاته!
برای دخترا رمزه مگه نه؟ هیچوقت بدون بستن موهاشون کار سختی رو شروع نمیکنن.
موهای فرفری نازتو با پاپیون صورتی ببند و پردههای صورتی اتاقتو کنار بزن، به نور خورشید سلام کن و به آسمون آبی و گنجشکا سلام کن.
تیتی عزیزم، رنگ صورتی بوم زندگی من، وقت نو شدنه.
یادته میگفتم وقتش میرسه؟ رسیده و من آرزو میکنم برات، برای خوشهی سوم زندگیت.
تی، از نقشت تو زندگیم پرسیدی؛
باید بگم تو توی زندگی من شبیه شروع نیمهی دوم بازی فوتبالی؛ یه نفس تازه، یه برنامه و تاکتیک جدید، یه روحیهی نو شده و یه قدرت شارژ شده.
تو دختر قشنگ منی که همهی لحظهی رفاقتمون از آشنایی تا اینجا، تلاش کرده من زمین نخورم. هرجا زمین لرزیده، ستون شده برای عمارت بزرگ زندگی من که از چارچوبش نریزه، کنار معدود آدمای مهم زندگیم که هیچوقت جا نزدن. تو لیست اونایی که ریههام برای دم و بازدم من بهشون نیاز دارن.
برای خوشهی سومت فقط یه آرزو دارم، رنگ صورتی!
و من و تو میدونیم این آرزو چقد بزرگه مگه نه؟
داره بارون میباره و میدونم اگه برم زیر بارون، آسمون سخاوتمندانه یه قطره از وجودشو هدیهی گوشهی چشمم میکنه.
آره یادمه معنیشو دختره، تو یادته؟
دیگه اینکه دوستت دارم و گیسوکمند جنگل تک شاخا، تولدت مبارک!
@رونیا:)