تبریک ☆* خدمت جناب برهان بزرگوار وتمام اعضای محترم انجمن☆*
زمين و آسمان " مكه " آن شب نورباران بود
و موج عطر گل در پرنيان باد مي پيچيد -
اميد زندگي در جان موجودات مي جوشيد -
هوا آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود
شبي مرموز و رويايي -
به شهر " مكه " مهد پاكجانان دختر مهتاب مي خنديد
شبانگه ساحت " ام القري " در خواب مي خنديد
ز باغ آسمان نيلگون صاف و مهتابي -
دمادم بس ستاره مي شكفت و آسمان پولك نشان مي شد
صداي حمد و تهليل شباويزان خوش آهنگ -
به سوي كهكشان ميشد.
*
دل سياره ها در آسمان حال تپيدن داشت -
و دست باغبان آفرينش در چنان حالت -
سر " گل آفريدن " داشت.
*
قرمز
حالادوتایی رو دارید. ♡☆*