...در آمده بود و موهای سر و ریشش سفید شده بود - ازین پرده های زردوزی هندی بود که شاید پدر یا عمویم از ممالک دور فرستاده بودند - باین شکل که زیاد دقیق میشدم میترسیدم ،
دایه ام را خواب آلود بیدار میکردم ، او با نفس بدبو و موهای خشن سیاهش که بصورتم مالیده میشد مرا بخودش میچسبانید.
#بوف_کور
#صادق_هدایت