بنام خدا.
نقد دلنوشته‌ی سنجابک
به قلم nfs_nm
منتقد رُگآ
سخن منتقد: دوست عزیز این نقد فقط برای محک زدن سطح قلم شماست؛ امید است که کمک کننده‌ی پیشرفت شما باشد!
نام دلنوشته :
اسم هر اثر، اولین بخشی‌ست که هر مخاطب پیش از هر چیز، با او انس می‌گیرد. و تا حدی باید گویایِ ژانر و محتوی اثر باشد.
دلنوشته‌ی شما، ژانر و محتوی"عاشقانه محور" دارد و اسم سنجابک آن انعطاف و حسِ لطیفِ عاشقانه‌ی ژانر و محتویِ اثر را برخور دار نیست. شاید اگر کمی بیشتر تامل خرج شود برای اسم اثر، شاهکار زیباتری از این نوشته، خلق شود.
ژانر دلنوشته:
اگر اینجا هم از اسم اثر چشم پوشی شود، ژانر انتخابی شما درست و مرتبط با محتویِ اثر است. اما، دلنوشته‌ی شما رگه‌های از یک تراژدی اجتماعی هم دارد، که همان چند پارت اول اثر هم، خوب خودش را نشان داده‌ست. بهتر است ژانر "تراژدی" هم به ژانر‌های انتخابی شما، افزوده شود.
مقدمه‌ی دلنوشته:
مقدمه‌ی اثرتان در کنار ساده بودن، کاملا جذاب و گیراست. به طوری که مخاطب را مجذوب و وادار به ادامه دادن و خواندن بیشتر اثر می‌کند. و این یک پوئن مثبت است.
محتویِ دلنوشته:
چند پارت اول در ارتباط با یکدیگر و زیبا بودند، اما خیلی ساده. درست است ساده بودن خیلی زیبا و جذاب است اما؛ نه همیشه! گاهی بهره گیری از آرایشات ادبی، چندان هم بد نیست و باعث جذابت بیشتر قلم شما میشود.
در چندین پارت پایانی و بیش از اندازه دیر، "سنجابکِ عنوانِ اثر" در متحوی اثر نمایان شد. بیش از اندازه دیر و شاید باید، از همان پارت ابتدایی سنجابکی که تمامِ این اثر برای اوست اما زیادی گم است کمی نمایان شود، با یک بازنویسی و ویرایش ساده.
بعضی قسمت‌ها رشته‌ی کلام از دستتان در رفته و کمی مخطب سردرگم میشود از منظورِ پنهانِ پشت واژه ها، اما همین هم جذابیت خاص خودش را دارد.
اما راستش را بخواهید، از حق نگذریم اثرتان لبریز بود از جملاتِ زیبایی که نیاز به تامل داشتند برای درک شدن.
قلمتان مانا.
