وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

HADIS

کاربر VIP
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 23, 2023
598
picsart_03-02-02-13-52-jpg.405


" دلنوشته خورشید مرداب "
نویسنده: نسترن ماکانی (@Arsi.om )
ژانر: عاشقانه
ناظر: @Saba~
منتقد: @HADIS

مقدمه:

من همان نیلوفرم، که در مرداب زمان شکفت
به امید دیدار آشنایی تازه...
میان آن مرداب سیاه، تنها چیزی که می‌دیدم
تاریکی و سکوت پرندگان بود...
من همان نیلوفرم که برگ‌های سبزم، آغوشش را به روی آبی آسمان گشود
من همان نیلوفرم که بر خلوت مرداب رقصید، چرخید و سرانجام با رسیدن به روشنایی تبسم او، غنچه‌‌ نیمه جانش خندید...​
 

HADIS

کاربر VIP
کاربر VIP
مقامدار بازنشسته
Jan 23, 2023
598
" بسم تعالی"
نقد مربوطه صرفا جهت بهبود کیفیت قلم نویسنده با توجه به اصول مورد قبول تیم نقد انجمن چری‌بوک انجام شده است.
عنوان دلنوشته:

از آن‌جایی که نام اثر در جذب مخاطب بسیار موثر است لذا نویسنده بایستی در انتخاب آن دقت داشته باشد.
ساختار دلنوشته " خورشید مرداب " متشکل از دو کلمه‌ی ' خورشید ' و ' مرداب ' است که در نگاه اول، هر دو کلمه با توجه به تکرر استفاده‌ی هرکدام در عنوان آثار بسیاری از نویسنده‌ها، کلیشه‌ای تلقی می‌شود.
اما با توجه به هدف نویسنده از ترکیب این دو کلمه که در مقدمه و جلد اثر هویداست و در بخش‌های بعد نقد به آن‌ها می‌پردازیم، استفاده از نمادگرایی گل نیلوفر به جای آوردن خود کلمه در عنوان اثر یک اقدام به نسبت خلاقانه است.
در انتقال مفهوم کلی دلنوشته، خواننده‌ی اثر می‌تواند به درک حس و عواطف عاشقانه‌ی نویسنده حول محور شخصیت مخاطب اصلی دلنوشته، برسد و او را هم‌تراز با یک پدیده‌ی مثبت در دل تاریکی ( که در اینجا از لفظ مرداب استفاده شده است ) متصور شود.
در آخر، اندازه‌ی عنوان دلنوشته کاملا استاندارد بوده و در ذهن ماندگار است.

مقدمه دلنوشته:
یکی از مهم‌ترین ارکان ارتباط اولیه بین نویسنده و خواننده ی اثر، مقدمه می‌باشد لذا متنی که به عنوان مقدمه نوشته می‌شود بایستی قابل فهم، منسجم و هماهنگ با ژانر دلنوشته باشد؛ همچنین یک مقدمه‌ی ایده‌آل در واقع باید یک نتیجه‌گیری کلی از هرآنچه در دلنوشته قرار داده شده، باشد.
من همان نیلوفرم، که در مرداب زمان شکفت
به امید دیدار آشنایی تازه...
فی الواقع، بخش ابتدایی مقدمه یک مضمون کلی از فضای دلنوشته را در دل خود جای داده و جملات بعدی، تکمیل کننده‌ی همین جمله‌ی اول هستند.
از نظر بار معنوی، برداشت اولیه‌ی من این است که نویسنده از زبان مخاطب اصلی دلنوشنه این متن را پدید آورده است؛ از آنجا که شخص نویسنده مخاطب خودش را به نیلوعر تشبیه کرده است، این برداشت می‌تواند تا حدودی مطمئن تلقی شود.
با توجه به این که در عنوان اثر اشار‌ه‌ی مستقیمی به "نیلوفر" نشده بود، این شروع مقدمه مکمل بسیار خوبی برای عنوان اثر نیز می‌باشد.
میان آن مرداب سیاه، تنها چیزی که می‌دیدم
تاریکی و سکوت پرندگان بود...
در ادامه‌ی مفهوم جملات قبل، توصیف چگونگی قبل و بعد فضایی که نویسنده آن‌ را به تصویر کشیده است، کاملا هوشمندانه اما قابل پیش‌بینی می‌باشد.
تناسب بین کلمات تاریکی، مرداب سیاه و سکوت پرندگان بسیار چشمگیر است و فضاسازی متن به درستی انجام شده است.
من همان نیلوفرم که برگ‌های سبزم، آغوشش را به روی آبی آسمان گشود
من همان نیلوفرم که بر خلوت مرداب رقصید، چرخید
توصیف یک پدیده‌ی مخالف با ترکیب‌های قبلی ( تاریکی، مرداب و..) در قالب گل نیلوفر، به شکوفایی ناگهانی و در واقع لحظات پس از "آشنایی تازه "که در اولین جمله‌ی اول مقدمه به آن اشاره شده بود، می‌پردازد.
این قسمت مقدمه کاملا موافق با تکامل جمله‌ی ابتدایی مقدمه این و آن را از نظر محتوا و مفهوم به بهترین شکل پوشش می‌دهد.
و سرانجام با رسیدن به روشنایی تبسم او، غنچه‌‌ نیمه جانش خندید...
این جمله به عنوان نتیجه‌گیری مقدمه، خبر از یک پایان خوش برای دلنوشته می‌دهد و مفهوم کلی را به خوبی ارائه داده است.
مقدمه‌ی نگاشته شده اگرچه از نظر محتوا و تشابه‌های ساختاری با سایر آثار کلیشه تلقی می‌شود اما روی هم رفته یک مقدمه‌ی استاندارد بوده و کاملا مناسب این دلنوشته است چرا که نویسنده به خوبی توانسته هدف خود را در آن بیان کرده و به نوعی خلاصه‌ای کلی از دلنوشته را ارائه دهد.

ساختمان دلنوشته:
یک بدنه‌ی ایده‌آل برای دلنوشته باید متشکل از توصیفات و انتقال قوی آن‌ها به خواننده‌ی اثر، با استفاده از آرایه‌های ادبی و دیگر ارکان ادبیات باشد.
ساختمان دلنوشته‌ی شما، با در بر داشتن آرایه‌های مختلفی از جمله تشبیه‌های پیچیده، تضاد یا پارادوکس‌های دلنشین، تناسب‌های لغوی، استعاره و...کاملا منسجم و قابل فهم است.
همچنین جابه‌جایی افعال در کنار انتقال شیوا و رسای مفهوم جملات به زیبایی قلم شما افروده و ژانر عاشقانه‌ی آن را به خوبی منعکس می‌کند.
اندازه‌ی هرپارت قابل قبول بوده و از نظر محتوا با یکدیگر کاملا تناسب دارند.

انتقال احساسات و توصیف:
به کارگیری کلمات ساده و ساخت ترکیب‌های معنایی پیچیده با استفاده از آن‌ها یکی از نقاط قوت دلنوشته "مرداب خورشید " است.
فی‌الواقع جملات به طوری کنار هم قرارگرفته‌اند که حس و عواطف نویسنده برای خواننده کاملا مشهود است و دلنوشته مانند یک نامه‌ی عاشقانه‌ی دل‌انگیز به چشم می‌آید.
سادگی و در عین حال پربار بودن جملات به جذابیت و زیبایی دلنوشته منجر شده و درک آن برای مخاطب بسیار راحت و البته دلنشین است.

جلد دلنوشته:
در این قسمت یک تشویق ویژه برای طراح این جلد ( شخص خودم 😎 ) ضروری‌ست این چرا که انتخاب تصویر و ساخت فضای جلد بسیار زیرکانه بوده و قابل تامل می‌باشد.
استفاده از طیف‌های مختلف رنگ‌ سبز با موضوع و عنوان اثر هماهنگ است و کلمه‌ی "مرداب " را به خوبی بازسازی کرده است. ( این که رنگ سبز رنگ محبوب مخاطب اصلی دلنوشته است هم معجزه‌ایست که از من بر می‌آید 😁 )
جلد دلنوشته از آن برآمده است که شکوفایی و رشد مورد بحث قرار گرفته در ساختمان کلی دلنوشته که در قالب گل نیلوفری که سر از مرداب درآورده و چشم‌اندازی رو به آسمان خلق‌می‌کند را به روش بصری نشان داده و تکمیل‌کننده‌ی نهایی توصیفات و انتقال حس به خواننده است.

به طور کلی، دلنوشته‌ "خورشید مرداب" در زمره‌ی آثار قابل پیشرفت قرار گرفته و تراز خوبی در ارکان نقد به دست آورده است. از نقد و خواندن این دلنوشته لذت بردم و امیدوارم که در آثار بعدی نویسنده، شاهد رشد و شکوفایی هرچه بیشتر قلم جذاب ایشان باشم.

قلمتان مانا
نقد شده توسط HADIS کاربر انجمن چری‌بوک
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 7) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا