رجینا
سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
- Jul 1, 2023
- 2,209
امروز آمدم «دلنوشته» را برای اولین بار وارد فرهنگ فارسی بکنم و برایش تعریف بنویسم با مولفههای معنایی زیر شاید بتوان تعریف آن را به دست آورد «دلنوشته» نوعی تک گویی نوشتاری، خواه نثر و خواه موزون است که از سر دلتنگی نوشته میشود؛ اصولا صمیمانه و صادقانه است. تعارف و خوشامدگویی ندارد. بازتاب احساس و اندیشۀ واقعی نویسنده است. هدف و ساختارِ از پیش تعیین شده ندارد؛ فرمایشی نیست؛ سفارشی نیست. نویسندۀ دلنوشته وقتی بخواهد بنویسد خواستنش خود به خودی است. یعنی برای دل خودش مینویسد و در جستجوی «مخاطب خاص» نیست؛ دلنوشته از دل بر میآيد ولی جزمیت «لاجرم بر دل نشستن» را بر نمیتابد. زیرا سخنانی از دل بر خاسته ولی لاجرم بر دل ننشستهاند. و اما دلنوشتههای امروزی شاید به نوعی ادامهی همان خطی است که بر دیواری نوشته میشد: «به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی در این زمانه ندیدم رفیق یکرنگی». خط دلتنگی معمولا دیوار نوشته بود. امضا نداشت. نویسندهاش معمولا ناشناس میماند. فقط میشد حدس زد که این ناشناس، شاید خاطرخواه کسی است، شاید در عشق شکست خورده است، شاید در فراق است و انتظار میکشد، شاید از یاد رفته است. شاید تنهایش گذاشتهاند، شاید به او نارو زدهاند... هر چه هست دلش تنگ است، مینویسد تا از روزگار نامناسب، از محبوب ناسازگار، از رفیق نا شفیق، گلایهای کرده باشد. دلنوشته نویس قدیم دنبال «لایک» نبود، منتظر «کامنت» و «شِیر» نمیماند. فقط به یادگار خطی ز دلتنگی مینوشت و بعد میرفت سراغ کار و کاسبیاش. نفر بعدی هم میآمد و آن هم به یادگار خطی ز دلتنگی مینوشت و دیوار پر میشد از یادگار نویسیهای کلیشهای ز دلتنگی. دلنوشتهی امروز هم تقریبا «خطی ز دلتنگی» است. «دلنوشته نویس» مینویسد و اساماس میکند: «دلنوشتههای کوتاه». یا پُست میکند روی وبلاگ یا در شبکۀ اجتماعی: «دلنوشتههای زیبای عاشقانه» و «دلنوشتههای پر معنی زندگی». امروز فرض بر این است که دلنوشتهها را کسی یا کسانی میخوانند. گاهی دلنوشتههای امروز راهی است که شاید دردمندی به تو راهی بیابد، با تو همدل شود، هم داستان شود و یا «فرند»ت شود.