دفترکار دفتر كار ناظر ادبيات Rigina | انجمن چري بوك

[رجینا]

" به نام خدا "
در این تاپیک ناظر @Rigina گزارش کار خود را به صورت زیر ارائه می دهد:

✔ تاریخ دریافت نظارت
✔ وضعیت اثر
✔ لینک اثر
✔ نویسنده اثر( تگ شود )

⭕ کسی جز ناظر تگ شده حق ارسال پست ندارد.​

 

[رجینا]

درحال تایپ - دلنوشته بازمانده | بريوان فام كاربر انجمن چري بوك

كد: 062 عنوان: بازمانده دل‌نویس: بریوان فام ژانر: تراژدی ناظر: @Rigina مقدمه: گفتمش، التماسش کردم ولی فایده نداشت شب؛ آسمان، خاطرات را شست؛ دارم برایشان گور می‌کنم تا گورشان کنم، در این پستوی تاریک، گورستانی در سرم است که مدفون خاطرات است. دارای تگ ارزشمند انجمن چری بوک *از بریوان برای باوان.

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: 1403/6/17
✔ وضعیت اثر: در حال تايپ
✔ نویسنده اثر : @B3rivan-

 

[رجینا]

درحال تایپ - دلنوشته قاصدک‌ها میرقصند | ملینا نامور کاربر انجمن چری بوک

كد:055 دلنوشته: قاصدک‌ها میرقصند نویسنده: ملینا نامور ژانر: اجتماعی_تراژدی ناظر: @Rigina مقدمه: من عاشق پروازشان هستم. گاهی بی‌صدا و آرام است. حس آزادی‌شان را دوست دارم. تشبیه‌شان به قاصدک‌ها را دوست دارم‌. همان مقدار با آرامش و ستودنی بالا می‌روند! اما غم چشم‌هایشان عجیب دل را می‌زند. حسرت و...

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: Jul 2, 2024
✔ وضعیت اثر: در حال تايپ
✔ نویسنده اثر : @Melina.N

 

[رجینا]

در حال ضبط - داستانک جابجایی طبیعت | ملينا نامور کاربر انجمن چری بوک

كد: 07 نام داستان: جابجایی طبیعت نویسنده: ملینا نامور ژانر: تخیلی_ترسناک ناظر: @Rigina طراح جلد: رها دوست حسینی ویراستار: کیان. اف تگ : برگزیده خلاصه: در سرزمینی دور افتاده اتفاقی عجیب رخ می‌دهد، جای انسان‌ها با جانوران و گیاهان عوض می‌شود و طی یک اتفاق ترسناک، جانوران تصمیم می‌گیرند برای...

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: Jul 8, 2024
✔ وضعیت اثر: در حال تايپ
✔ نویسنده اثر : @Melina.N

 

[رجینا]

درحال تایپ - دلنوشته گم‌نشان‌های ۱۹۷۹ | مائده یاری کاربر انجمن چری بوک

کد 059 عنوان اثر: گم‌نشان‌های ۱۹۷۹ ژانر: تراژدی، عاشقانه دلنگار: مائده یاری ناظر: @Rigina مقدمه: باید برایتان بنویسم، نمی‌دانم چه چیز این را برایم اجبار می‌کند، علاقه‌ی قلبی‌ام به شما، نگرانی برایتان، دل‌گیری از شما یا دلتنگی‌ای که همراهم شده... . هرچه هست باید بنویسم و صبح هر یکشنبه را به...

cherrybook.ir

تاریخ دریافت: 1403.7.6
وضعیت اثر: درحال تایپ
نویسنده اثر: @Moonlight~

 

[رجینا]

دلنوشته سرخ‌تر از سیاه | ميم. هویار کاربر انجمن چری بوک

كد: 067 بسمه تعالی نام اثر: سرخ‌تر از سیاه ژانر: تراژدی نام نویسنده: میم. هویار ناظر: @Rigina مقدمه: من شنیده‌ام و یا شاید که دیده‌ام؛ گاه، سیاهی اقبال ما، از سرخی خون ماست و گاه، سرخی تقدیر ما، از سیاهی چشم‌های ماست. چنان گویم که اگر روزی سیاه‌بخت گشتی، هرگز برای آن تقدیر نجنگ که سرخ‌‌تر از...

cherrybook.ir

تاریخ دریافت: 03/8/29
وضعیت اثر: درحال تایپ
نویسنده اثر: @HOOYAR

 

[رجینا]

درحال تایپ - دلنوشته تاوان | مینا مرادی کاربر انجمن چری بوک

كد: 075 به نام او... نام اثر: تاوان نویسنده: مینا مرادی ژانر: عاشقانه ـ تراژدی ناظر: @Rigina مقدمه: دلی که شکست، مانند چینی بندزده می‌شود؛ اما ترَک‌هایش در ته‌ و تو‌های قلبم به یادگار می‌ماند. آخرش را می‌سپارم به دست خدایی که خوب می‌داند، کجا و چگونه تاوان بگیرد.

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: 1403/11/16
وضعيت اثر : در حال تايپ
نويسنده : @پناه

 

[رجینا]

درحال تایپ - دلنوشته نوای اشک | میم.هویار کاربر انجمن چری بوک

كد: 076 بسمه تعالی نام اثر: نوای اشک نام نویسنده: میم.هویار ژانر: تراژدی ناظر : @Rigina مقدمه: هوای این بامداد، خبر از اشک می‌دهد. این سحری که گذشت، دل به ماه بسته بود که خون اشک می‌ریزد. این آخرین تلالو‌های ستارگان نوای اشک بود، که دمید بر روح‌های بی‌کالبد. ای صبح ظالم، سحر را فراموش نکن...

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: 1403/11/22
وضعيت اثر : در حال تايپ
نويسنده : @HOOYAR

 

[رجینا]

دلنوشته - دلنوشته ضریر | باران خبیری زاده کاربر انجمن چری بوک

كد : 081 بسم الله الرحمن الرحیم. نام اثر: ضریر نام نویسنده: باران خبیری زاده ژانر: تراژدی @رجینا مقدمه: بر پشت چشم‌هایم، تنها هاله‌ای رنگی که به چشمانم رخنه می‌کرد، اغبری خالص بود. رنگ‌ها برایم معنا نداشتند، اغبر خالص دیدگانم را ربوده بود. ای الهی! مرا می‌بینی؟ بنگر که گیتی‌ تیره و تارم را با...

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: 1404/1/28
وضعيت اثر : در حال تايپ
نويسنده : @BARAN_KH_Z

 

[رجینا]

دلنوشته - دلنوشته ساج وحشی | باران خبیری زاده کاربر انجمن چری بوک

كد : 082 بسم الله الرحمن الرحیم عنوان: ساج وحشی نویسنده: باران خبیری‌زاده ژانر:تراژدی @رجینا مقدمه: شنیده‌ای که می‌گویند: برخی از خاطرات می‌چسباند‌ت به دیوار و اسلحه‌ای را بر روی شقیقه‌هایت می‌گذارد و به اندازه تمامی قطرات اشک‌هایی که در حال ریختن هستی، تیری توی مغز عصیان‌ات خالی می‌کند. به...

cherrybook.ir

تاريخ دريافت: 1404/1/28
وضعيت اثر : در حال تايپ
نويسنده : @BARAN_KH_Z