انجمن رمان نویسی چری بوک

  1. دردانه

    برگزیده رمان چیناچین | دردانه کاربر انجمن چری بوک

    کد055 رمان: چیناچین نویسنده: دردانه ژانر: عاشقانه ناظر: @HOOYAR خلاصه: رفتارهای هر انسانی تأثیری است که او از محیطش گرفته، از خانواده‌ و از پدر و مادر. مغز با چیزی که در خانواده می‌آموزد برای خود چارچوب تعیین میکند. چارچوبی که میتواند در ظاهر صلاح‌پذیر باشد اما در باطن ویرانگر. قلب‌های مهربان...
  2. پناه

    درحال تایپ رمان تَنافر | مینا مرادی کاربر انجمن چری بوک

    کد054 «به نام نویسنده‌ی سرنوشت» رمان: تَنافُر نویسنده: مینا مرادی ژانر: عاشقانه، اجتماعی ناظر: @HOOYAR خلاصه: در هیاهوی زمان، دختری خودساخته و رُک‌زبان با ایده‌های ناب و بی‌پروا، وارد دنیای ساختمان‌سازی می‌شود. ابتدا علاقه و سپس انتقام، محرک‌های اصلی پیشرفت او می‌شوند؛ انتقامی که عشقش را مختل و...
  3. میم. شبان

    برگزیده ماچِه سگ | میم. شبان کاربر انجمن چری بوک

    كد: 042 عنوان: ماچه سگ نام نویسنده: میم. شبان ژانر اثر: اجتماعی، عاشقانه ناظر: @mojgan_a خلاصه اثر: ماچه‌ سگ" روایتی ست از ژرفای بی‌پایانِ جهل و خُشک‌اندیشی، که در شکاف‌های جامعه‌ی واپسگرا و سنت زده‌‌مان تار تنیده است. روایتی از تعصبات کورکورانه‌ی مسلک محور و پِی‌ورزی‌های نابخردانه که...
  4. Roxana

    دنباله دار غذای مود علاقه‌ات؟

    سوال مشخصه، اسپم ممنوع
  5. Roxana

    گنجینه پل الوار

    بر سرِ راه‌ات، من آخرین‌ام آخرین بهارم، آخرین برف آخرین نبردم برای نمردن و ما اینک فروتر و فراتر از همیشه‌ایم. در هیمه‌ی ما همه‌چیز هست مخروط کاج و شاخه‌ی تاک و گل‌هایی تواناتر از آب گِل و شبنم. شعله زیرِ پای ماست شعله تاج سرِ ماست زیرِ پای ما حشرات و پرندگان و آدمیان پر می‌کشند آن‌ها که پر...
  6. Roxana

    گنجینه ویسلاوا شیمبورسکا

    ما، بچه‌های این دوره‌وزمانه‌ایم، این زمانه‌ی سیاسی. تمامِ طولِ روز، تمامِ طولِ شب، همه‌ی موضوع‌ها و حرف‌ها – چه مالِ تو باشند، چه ما، چه آن‌ها – همه، موضوع‌های سیاسی‌اند. چه دوست داشته باشی، چه نداشته باشی، ژن‌هایت، سابقه‌ی سیاسی دارند، پوست‌ات رنگِ سیاسی دارد و چشم‌هایت، نگاهِ سیاسی دارند...
  7. Adrian

    گنجینه تد هیوز

    گفتم کفی بزن دستهایت را شکسته بودند گفتم حرفی زبانت را چشم گشودی وآنگاه… هزاران گره… آنان به پنجره سنگ می‌زنند کورمان می‌کنند آیینه را می‌شکنند و در این میان سنگ به نجوای پنجره پاسخ می‌دهد خدایا چه آسان همه چیز شکسته می‌شود ما روزمان را آغاز می‌کنیم حال آنکه از گذشته نمی‌دانیم و گاه مرگی فرا...
  8. Adrian

    گنجینه تورگوت اویار

    اینکه به تو پشت کرده و می‌روم برای دیدن روزهای بهتر نیست برای ندیدن روزهایی است که شاید از این هم بدتر باشند
  9. Adrian

    گنجینه برتولت برشت

    برخیزید : ای زَنانِ مَغموم در آشپزخانه ها آی مَردانِ ماسیده بر چَرخْ دَنده و آجُر برخیزید : تا رَنگینْ کمان را کودکان به کلاسِ دَرس ، بیاورند آن گاه مُعَلّمان ! از لطافتِ شَبنَم و مَکتَبِ گُل جُغرافیا ، و تاریخ خواهند ساخت برخیزید : ای پسرانِ نوبالغ در انتظارِ یک جَنگِ بی حاصل آی دُخترانِ...
  10. Roxana

    گنجینه فدریکو گارسیا لورکا

    می‌خواهم رویای سیب‌ها را بخوابم پا پس بکشم از همهمه‌ی گورستان‌ها. می‌خواهم رویای کودکی را بخوابم که روی آب‌های آزاد قلب‌اش را تکه‌تکه می‌کرد. نمی‌خواهم دوباره بشنوم که مرده‌ها خون‌ریزی ندارند، که دهان‌های پوسیده هنوز تشنه آب هستند. می‌خواهم نه از شکنجه علف چیزی بدانم نه از ماه که دهانِ افعی...
  11. Roxana

    گنجینه منوچهر آتشی

    دیدار تو صبح را زیبا می کند حتی اگر فلاخُن رگبار سنگسار بکند شیشه های پنجره را حتی اگر صبح با کسوف بدمد خیره خواهد شد چشم من از طلوع گلوی تو از مقنعه دیدار تو روز را سبز و خوانا می سراید حتی اگر برف نام های تمام درختان و پرندگان را بپوشاند
  12. Roxana

    گنجینه نصرت رحمانی

    می گفت با غرور اين چشم ھا که ريخته در چشم ھای تو گرد نگاه را اين چشم ھا که سوخته در اين شکيب تلخ رنج سياه را اين چشم ھا که روزنه آفتاب را بگشوده در برابر شام سياه تو خون ثواب را کرده روانه در رگ روح تباه تو اين چشم ھا که رنگ نھاده به قعر رنگ اين چشم ھا که شور نشانده به ژرف شوق اين چشم...
  13. Roxana

    گنجینه حسین پناهی

    من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم! دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم! قانون را دوست دارم ولی از پاسبانها می ترسم! عشق را دوست دارم ولی از زنها می ترسم! کودکان را دوست دارم ولی ز آئینه می ترسم! سلام رادوست دارم ولی از زبانم می ترسم! من می ترسم پس هستم اینچنین...
  14. Roxana

    گنجینه امان پویامک

    چه؟ چه می‏دانم وقتی مورچه‌گان عاشق می‏شوند حجم عشق شان را به چه اندازه می‏ کنند؟ چه می دانم ماهیان اعتیاد شان را نسبت به آب چه می نامند؟ چه می میدانم زبان مادری جیرجیرک چیست؟ وقتی برای جفتش می گوید: “دوستت دارم” . چه می‏ دانم وقتی گنجشک گم می‏ شود به دل کوچکش چه می‏ گوید؟ چه می...
  15. مهرداد معتمدالسادات

    درحال تایپ داستانك رقص مهره ها درسایه های بینش | مهرداد معتمدالسادات کاربر انجمن چری بوک

    كد :05 عنوان : رقص مهره ها در سايه هاي بينش نام نویسنده : مهرداد معتمدالسادات ژانر اثر : فلسفی - تأملی ناظر: @ISO' خلاصه اثر : در سرزمینی دور، جایی که زمان و مکان معنایی نداشت، دو استاد شطرنج درحال رقابت بودند. بازی آن‌ها نه تنها برروی صفحه‌ای مجازی بلکه درذهن‌هایشان نیز جریان داشت. هر حرکت،...
  16. GOLDEN

    چالش از زبان طبیعت 🌿

    به نام خدا درود به کاربران محترم انجمن چری‌بوک سری چالش‌های ۱۴۰۳ رو با موضوعی مربوط به طبیعت شروع می‌کنیم. 🌿 یه شاخه گل از باغ، یه درخت کهنسال توی جنگل یا یه سنگ توی رودخونه و... ، قلم شما می‌تونه زبان طبیعت باشه. ✍️ نوشته‌ی خودتون رو چه در مورد طبیعت چه از زبان یکی از عناصر طبیعی ارسال...
  17. Roxana

    متفرقه دلنوشته‌های اختصاصی Roxana

    سلام به همگیBu::ble همونطور که از اسم تاپیک پیداست، اینجا دلنوشته‌های اختصاصی من قرار داده میشه. یعنی: ۱- توسط خودم تایپ شدن. ۲- مثل دلنوشته مربوط به یک موضوع خاص نیست؛ بلکه پراکنده است. ۳- شامل ژانرهای مختلف هست. ۴- اسپم ممنوع!ko/l/ah خوشحال میشم همراهی کنیدch. a. d. or لطفاً این تاپیک رو با...
  18. GOLDEN

    گنجینه نظامی گنجوی

    نه هر قسمت که پیش آید نشاطست نه هر پایه که زیرافتد بساطست چو روزی بخش ما روزی چنین کرد گهی روزی دوا باشد گهی درد خردمند آن بود کو در همه کار بسازد گاه با گل گاه با خار
  19. GOLDEN

    گنجینه مولانا

    عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش مگیر آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر
  20. GOLDEN

    گنجینه حافظ

    رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
بالا