انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک

- آبان؛
- آبان؛
تخمه هم آوردم بگو غیبت کنیم
Mr.Beast
Mr.Beast
برو دم خونه خودتون بچه عه:/
نمیذاره من حرف بزنم سریع یهو سرکلش پیدا میشه
- آبان؛
- آبان؛
خونه خودمه دیگه، جلو در اتاق بچم وایسادی
Mr.Beast
Mr.Beast
بچم بچم راه ننداز گوش خودت و بچتو میگیرم میپیچونما
- آبان؛
- آبان؛
پوکاا دست به ما بزنی جیغ میزنم
Mr.Beast
Mr.Beast
پس علاوه بر گوش دهنتونم باید بگیرم
نفس که هیچی نفس که من بهش بگم‌سریع‌میاد‌پشتم قایم میشه
توهم پهلوون پنبه ای
- آبان؛
- آبان؛
پهلوون پنبه اره؟ زکی حاجی
چی خیال کردی؟
Mr.Beast
Mr.Beast
میبینی؟ افرین در مورد همین دقیقا دارم حرف میزنم
- آبان؛
- آبان؛
😂😂باید بگویم که درست مرا نمیشناسی
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mr.Beast
نفس.
نفس.
جونم، چی میگی؟

دو دیقه کل‌کل نکنید بزارین ببینم چه خبره😭😂
Mr.Beast
Mr.Beast
برو‌پشتم‌قایم شو فعلا جوجه
گوشاتم‌بگیر حرفای این سفره برات بد اموزی داره
نفس.
نفس.
مائده با اجازت، من رفتم پشتش قایم شم☝🏻
- آبان؛
- آبان؛
تو فعلا بگو چه صحنه هایی باید بنویسم که باختم
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
نفس.
نفس.
با صحنه‌ی پدر توی پارک که داره دختراشو نگاه میکنه شروع میکنیم، پیش نویس فردا صبح روی میزم باشه💅🏻
- آبان؛
- آبان؛
اول قسم پارت اولو بده تا پیش نویس بدمت عزیزم
نفس.
نفس.
شرط ما این نبود. اول پیش نویس رو میدی تا بگم قسم واست پارت اول رو بفرسته💅🏻
  • پوکر
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mr.Beast
- آبان؛
- آبان؛
نچ نو
پارت اولو دیشب با قسم طی کردیم
اول بدهیش به من
بعد بدهیم به تو
بالا