سلام جانا حقیقتش یک فن فیکشن باید تحویل بدم
ژانرش: تراژدی عاشقانه و ترسناک داریم همچین موردی؟
مطالعه کردم فن فیکشن برداشتمون ازیک اثر فیلم یا کتاب درسته؟
در یک پارت بلند باید جم بندی بشه واین کارموسخت میکنه.
خواستم نکات کلیدی درمورد صحیح نوشتن فن فیکشن رو بدونم.
چون ارسالیهای شماروخوندم مهارت دارید وتوانا
خجالتم ندید حقیقتش من قلمم چندان قوی نیست نظر لطف شماست که فیک من رو پسندید
ژانر چندان مهم نیست، هر ژانری برای فن فیکشن مینویسن.
فیکشن بیشتر الهام گرفته از فیلم ها یا کتاب هاست.
من زیاد به اندازه پارت ها اهمیت نمیدم سعی میکنم فقط تعداد سطرها درست باشه چون پارت بیش از حد قلم نویسنده رو محدود میکنه نمیشه گاها پارت رو بر اساس خواست خودمون توی جای مناسب تموم کنیم آخرش هم وقتی پی دی اف میشه کلا عدد پارت ها پاک میشه برای همین توصیه میکنم از آرکبندی یا فصل بندی استفاده کنید.
البته پارت هم بد نیست اگه استعدادش رو دارید توی یک پارت مفهوم مورد نظرتون انتقال بدید مشکلی نیست ولی اگه مثل من مشکل پارت بندی دارید باید از یک واحد بزرگتر از پارت مثل آرک استفاده کنید
آرک یعنی چند پارت که یکی از داستان های فرعی رو روایت میکنند این تقسیم بندی برای من راحت تر بود و تونستم نقشه دقیق تر و بهتری از رمانم داشته باشم مثلاً توی فیکشنم هر آرک یه داستان مجزا و یک ویلن مجزا ولی چسبیده به داستان قبلی داره. بعضی از آرک هام زیر پنج پارت هست بعضی هاش بالای بیست پارت هست و این عدم محدودیت یکم کارمو راحت کرده.
نکات کلیدی حقیقتش خودمم تازه کارم نمیدونم واقعا در حدی هستم که بتونم شما رو نصیحت و راهنمایی کنم یا نه
خلاصه بگم یه فیکشن نویس باید محدودیتها و قدرت خودش بشناسه یه چیزهایی مخصوصا کاراکترا و روابط کاراکترا نباید تغییر کنه اما داستان حتما تغییر کنه و اگه هم خواست کاراکتر یا ویلن جدیدی وارد داستان کنه و یک داستان جدید خلق کنه.
ولی من معتقدم چیزی که باعث میشه یک فیکشن جالب باشه شخصیت ها هستند و بهتره تا جایی که ممکنه فیکشن نویس به نویسنده اصلی وفادار بمونه
در واقع همین کاراکترا باعث بانی نوشتن فیکشن میشن به نظر خودم وقتی یه فیلمی میبینیم که شخصیت هاش فوق العاده جذاب و تمیز از آب در اومدن یک داستان(حتی با اینکه خیلی خوب باشه) ما رو قانع نمیکنه و دوست داریم بیشتر از این داستان در مورد شخصیت ها ببینیم پس نویسنده ها ذهن خلاقی دارن داستان هایی در مورد کاراکترا خلق میکنند و بقیه هم که هنوز با یک داستان سیر نشدن میان فیکشن رو میخونند.
متاسفانه بزرگترین اشتباهی که یک فیکشن نویس ممکنه انجام بده این هست که کاراکتری که داخل فیکشن هست چندان شباهتی با منبع اقتباسش نداره فقط اسماشون یکی است.
همین شخصیت ها که باعث ایجاد و خلق فیکشن ها میشن باید همون طوری ثابت وارد فیکشن بشن و تغییری نکنند یه فیکشن نویس نباید کاراکتر رو تغییر بده.