انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک

!Herman
!Herman
حالا که قشنگ خندیدی بفرما بیا
فرش قرمز پهن کردم
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: طنین
طنین
طنین
من معاونای عزیز براشون دیالوگ بسازم 😅😅 بنم میکنند
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: !Herman
!Herman
!Herman
ازت دفاع میکنم این حق طبیعیه توعه..داستان سرایی کن(بوی خاک و خون میاد😎)
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: طنین
طنین
طنین
مون لایت : طرحا کجان طنین
طنین: معاون عزیز فرصت نکردم
مون لایت: تو ازاین عمارت اخراجی
😅
طنین
!Herman
!Herman
این خیلی خوبه😂
طنین
طنین
طنین مظلوم به چشمای مون لایت نگاه کرد😅😅 واقعا من برای داستان سرایی ساخته نشدم
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: !Herman
- آبان؛
- آبان؛
بنویسین
!Herman
!Herman
داره شکسته نفسی میکنه
مون لایت گفت بنویس..دستوری بود
طنین
طنین
وقت کنم حتما باعث افتخاره
- آبان؛
- آبان؛
دستور شخص مدیرکل
!Herman
!Herman
این همه بازار گرمی کنم..نوشابه باز کنم براتون
اخرم میگن: ویقت کینیم حیتمین..
طنین
طنین
چشم🤧
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: !Herman
طنین
طنین
الن ادای منو دراوردی😅بیا این همه دیالوگ برات نوشتم تهش ادای منو 🔪
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: !Herman
!Herman
!Herman
کی؟ من؟ نه خطای دیده..
مون لایت چاقوکشارو هم مدیر میکنید؟
- آبان؛
- آبان؛
مدیرای ما همه ی پا جنگجوعن انگار
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: طنین
طنین
طنین
😂😂
!Herman
!Herman
مظلومتون منم ظاهرا
بالا