معرفی کتاب کتاب شب شکارچی | دیویس گراب

رجینا

سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
Jul 1, 2023
2,209
معرفی کتاب شب شکارچی اثر دیویس گراب
دیویس الکساندر گراب، سال ۱۹۵۳، این کتاب را بر اساس داستان واقعی هری پاورز نوشت، قاتلی زنجیره ای که سال ۱۹۳۲ به جرم قتل دو زن بیوه و سه کودک به دار آویخته شد. او در این رمان به نمایش وقایع و مردم جنوب آمریکا در دوران رکود بزرگ پرداخته و برای نمایش بهتر فساد و تباهی اجتماعی به خوبی از مجازهای خاص ژانر گوتیک جنوبی استفاده کرده است.
این رمان، بلافاصله بعد از چاپ، مورد استقبال مخاطبان و منتقدان ادبیات قرار گرفت و نامزد نهایی جایزه ی ملی کتاب شد. همان سال، بازیگر مشهور انگلیسی، چارلز لاتن، فیلمی به همین نام بر اساس آن ساخت که امروزه یکی از بهترین های سینمای کلاسیک جهان است و...
 

رجینا

سرپرست نگارش کتاب + مدیر تالار آوا
پرسنل مدیریت
سرپرست بخش
مدیر تالار
ناظر
طراح
ویراستار
مدرس
آوا پرداز
مترجم
کتابخوان
کاربر VIP
کاربر فعال تالار
Jul 1, 2023
2,209
توضیحات کتاب شب شکارچی
انتشارات دوران منتشر کرد:
دیویس الکساندر گراب نویسنده ی آمریکایی، متولد 1919، کارش را با نوشتن نمایشنامه های رادیویی و داستان کوتاه آغاز کرد و از اوایل دهه ی پنجاه به نوشتن رمان روی آورد. بسیاری از رمان ها و داستان های او در سینما مورد اقتباس قرار گرفتند. رادسرلینگ در فیلم گالری شبانه و آلفرد هیچکاک در فیلم ساعت از داستان های گراب اقتباس کردند و رمان رژدی احمق های او مبنای فیلمی به همین نام با بازی جیمز استوارت شد.
گراب، سال 1953، شب شکارچی را بر اساس داستان واقعی هری پاورز نوشت، قاتلی زنجیره ای که سال 1932 به جرم قتل دو زن بیوه و سه کودک به دار آویخته شد. او در این رمان به نمایش وقایع و مردم جنوب آمریکا در دوران رکود بزرگ پرداخته و برای نمایش بهتر فساد و تباهی اجتماعی به خوبی از مجازهای خاص ژانر گوتیک جنوبی استفاده کرده است. این رمان، بلافاصله بعد از چاپ، مورد استقبال مخاطبان و منتقدان ادبیات قرار گرفت و نامزد نهایی جایزه ی ملی کتاب شد. همان سال، بازیگر مشهور انگلیسی، چارلز لاتن، فیلمی به همین نام بر اساس آن ساخت که امروزه یکی از بهترین های سینمای کلاسیک جهان است.
«بر زمین می گشت و موعظه می کرد. اتاق ارزانی در هتلی در ایستگاه راه آهن کرایه می کرد، جایی که دست فروشان تا پایان شفق های طولانی تابستان می نشستند و منتظر قطار عصر می ماندند و کمی بعد او چو می انداخت که در شهر است تا برای مراسم موعظه ای در تالاری دعوت شود و بلافاصله از برگزاری یک گردهمایی مذهبی بزرگ در هوای آزایر کنار رودخانه برای هفته ى آخر اوت خبر می داد. با این کار هیچ وقت پول زیادی به دست نمی آورد، اما در گسترش شکوه خداوند کمکش می کرد. پول را خدا جور می کرد. خداوند بیوه ها را به سمتش می فرستاد. »
 

چه کسانی از این موضوع بازدید کرده‌اند (در مجموع: 3) در 1000000 ساعت گذشته. «جزئیات دقیق بازدیدها»

Who is viewing this thread (Total: 0, Members: 0, Guests: 0)

Who has watch this thread (Total: 0) «جزئیات دقیق بازدیدها»

بالا