اوایل فصل بهار بود. باد ملایم بهاری مزرعه های گندم روستا را به رقص وا داشته بود.چند تکه ابر که آسمان بود جلوی نور خورشید را گرفته بودند .
بادخنک از لای پنجره ی نیمه باز اتاقم وارد خانه شد. من مشغول خواندن کتابی از داستایفسکی بودم ، هوای تازه عاملی بود که از کتاب خواندن سرم را بیرون آورم .آرامش...