1. رجینا

    تیکه کتاب [ .كافه هدايت. ]

    روز بروز تراشيده شدم، خودم را كه در آينه نگاه ميكردم گونه هايم سرخ و برنگ گوشت جلو دكان قصابي شده بود، تنم پر حرارت و چشمهايم حالت خمار و غم انگيزي بخود گرفته بود.ازين حالت جديد خودم كيف ميكردم و در چشمهايم غبار مرگ را ديده بودم. ديده بودم كه بايد بروم. #بوف_کور #صادق_هدايت
  2. رجینا

    تیکه کتاب [ .كافه هدايت. ]

    ‏يه وقت بود داخل آدما شدم، خواستم تقليد سايرين رو در بيارم ، ديدم خودمو مسخره كردم. #تاريكخانه #صادق_هدايت
  3. رجینا

    تیکه کتاب [ .كافه هدايت. ]

    ...رنجی باشد؛ گمان نمی‌کنم وجود رنج نشانه اشکال است؛ گمان نمی‌کنم نباید در تکاپوی رفع رنج باشم؛ سعی در غلبه بر رنج ندارم، اما در تلاش‌ام که رنج را "معنا" کنم؛ در تلاش‌ام رنج را عمیقا "درک" کنم. بدون مقاومت، افسرده و پریشان نیستم. تنها امید دارم به حد کافی برای درک رنج و زندگی خردمند باشم...
بالا