بابا نعمت کجا بود
که نسترن بود شکارچی با اون یه سری اوضاع داشتیم که من از اصل قضیهش خبر ندارم
بعد یه دفعه همه سر پرستا با هم استعفاء دادن، گوشی آرام شکست و باید به زور از این و اون میپرسیدی کجاس خوبه چه طوره و هزاران اتفاق دیگع کلا یه اوضاعی بود
بعد فکر کنم تو ۳ ماه بعد من اومدی زیادم نبود
چه جوری مامان تو آبجی منه و تو از من بزرگتری؟
هان دقیقا چه جوری
من چمیدونم چرا میخواد منو شوهر بده برو از خودش بپرس. دیشب داشت دستی دستی شوهرم میداد حالا هی من بگم بابا شوخی کردم ده ده وِلا کَن
دوران جهالت و خوب اومدی ولی جمله بعدیت اومم بیا به خاطر یه شوهر چهره واقعیتو پنهون نکن😇😇😇
عشقت...
بچه بچته
بزرگتری که بزرگتری منم کوچیک ترم که چی؟😛
من؟ من منبع انرژی؟ هیشکی هم نه و من
بدان!
بدان و آگاه باش!
بدان و آگاه باش یه کوف بور!
نه بوک فور
نه روک رور
اصلا به من چه به تو چه اسم بنده خدا چی بوده
هعی زندگی چه میشه کرد
ميگما چقدر خوبه اینجا میتونم هر چه قدرم که بخوام...
بسی هم غیر عادی و عالی و غیر فانی و زندگانی و خواهی و نخواهی و همین دیگه😊
منننن؟
تو روووو؟
تو کیستی؟
هان؟
بگو بینم تو کیستی تو نمایهی من ای شمرون؟
آیا تو که شمرونی، شمرونی؟
شعر و اکیم
منا این تروراو اینام و از همون شعر من درآوردی تو نمایه این و اون شروع کردم
یادش بخیر جوونی و جاهلی
هیی اصن...
مغسی😇😜
باااش خواااهر
کی مثلا؟ با آرام شوخی کردم میخواست شوهرم بده
آره دیدم. نه بابا از خودت تعریف نکن یکی نشناستت باور میکنه هیشکیم نه و تو. بیا قبول کن از منو تو بچه حرف گوش کن در نمیاد
وقتی معاون پایه باشه که دیگه اینجا خوده بهشته برا شیطونی من
میگم ستی تو بودی زمانی که یه دختری به اسم...