میوفتی دا
-
⭕نویسندگان عزیز توجه کنید برای تایید رمان خود در تاپیک زیر درخواست دهید.
انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک
- آبان؛
"Praise"فعلا سفت زمینو چسبیدم ولی میخوام چشا یکیو در بیارم
- آبان؛چشا کیو
"Praise"خورشید
- آبان؛چراا
"Praise"نخند دادا
چیز میگه
میگم تو کلاستون پسر هس میگه نه میخوای بگم بیاد:/
عه عه خوبه بله دادا منم گفتم میرم به آبجیم میگم برام کیس مناسب جور کنه بدرد نمیخوری تو
- آبان؛آبجی خانم بنده تورو شوهر نمیدم
چه برسه برم دنبال کِیس مناسب
"Praise"آبجی🥺
ببین میخوام خورشید بفهمه بی من چه دردیه یکی رو جور کن دیگه🥺🥺نگا چشامو
- آبان؛متاسفم عزیزم روم تاثیر نداره
"Praise"آبجیی🥺🥺🥺
برم گریه کنم؟ اصن به بردی میگم والا
- آبان؛تو به بردی بگی خودش میکشتت:/
+
نع گریه چی:/
"Praise"نمی‌کشه بردیم اپن ماینده:/
گریه گریه هس دیگ
- آبان؛اپن مایند اره ولی برا تو همه کلوز مایندن:/
نخیر
"Praise"اصن به محدثه میگم😎 هر چند بردیم خودش اوکیه ولی دلم نمیاد پارسا شهیدش کنه😂
بلی؛)
- آبان؛محدثه بدتر میکشتت:|
نخیر
"Praise"نمی‌کشه چهارشنبه خودش یکیو بهم نشون داد فقط ایرادات جزئی داش😂(خودت که میدونی:/)
بلهه
- آبان؛تو ازش جدی بخوای میکشتت
نخیرر
"Praise"نمی‌کشه از خداشم باشه
بلههه
وای خدایا توبه😂
- آبان؛میکشه
خداش چرا:/
چیشدد
"Praise"نچ
از دستم راحت میشه😂
سر کلاس یه دفعه گفت ستی حسنا موهاتو کوتاه کرد من سکته رو زدم؛/ بعد سریع داشتم به موهام نگاه می‌کردم دیدم اینا غش غش می‌خندن:/ منم زنگ تفریح گفتن حال فلانی تو دستشویی بد شد اونا رفتن تو دستشویی در دستشویی خراب بود بسته نمی‌شد منم درو بستم در رفتم بعد سر همین قضایا یه نفرینی کرد که یادش افتادم خندم گرف
