انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک

- آبان؛
- آبان؛
شتری
شترمرغی
چیزی باید سر میبریدی
نفس.
نفس.
تو مگه فرش قرمز پهن کردی برام؟
- آبان؛
- آبان؛
ایموجیش نبود بمنچه
نفس.
نفس.
الان ایموجی بریدن سر شترمرغ از کجام بیارم واست؟
- آبان؛
- آبان؛
شتر نه
شترمرغ؟
خسیسسس
  • بغض
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
نفس.
نفس.
اصلا من ناناعت شدم میرم گریه کنم
نفس.
نفس.
انقدر عکس پروفایلم خوشگله که اصلا الان میرم تلگرام و اینستا و واتساپ و هر اپی که دارم همینو میزارم
- آبان؛
- آبان؛
بیا بغلم گریه موقوف
  • قلب
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
نفس.
نفس.
محل سکونتمم گوگولی شد:)
- آبان؛
- آبان؛
خیلی خوشگله عکسه واقعا
دلبره
  • ذوق
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
نفس.
نفس.
هر چند باید می نوشتم از بغل کریس و جیمز(اون یکی عمو چشم اقیانوسیه)، ولی خب به هر حال
- آبان؛
- آبان؛
محل سکونتتت
اون عمویی چشم ابیه
  • ذوق
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
- آبان؛
- آبان؛
اونوقت استاد از سطح کره زمین بنمون میکرد انجمن سهله
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
نفس.
نفس.
خیلی خوشگله عکسه واقعا
دلبره
این عکسه رو یه جور دیگه دوسش دارم چون دختره خیلی وایب منو میده:)
نفس.
نفس.
اونوقت استاد از سطح کره زمین بنمون میکرد انجمن سهله
اون دیشب خودش گیر داده بود شوهر کن، منم میگم ایناها شوهر
- آبان؛
- آبان؛
ارهه دختره شبیتهه
+
میگه شوهر؟ باشه شوهرت اجازه حضور تو انج نمیده
خدافس
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
نفس.
نفس.
محل سکونتتت
اون عمویی چشم ابیه
یه جورایی به اونم اشاره کردم، گفته بودم عمویی خیلی خورشیده:)
- آبان؛
- آبان؛
همونو گفتم
  • ذوق
واکنش‌ها[ی پسندها]: نفس.
- آبان؛
- آبان؛
دلتنگم
نفس.
نفس.
میگه شوهر؟ باشه شوهرت اجازه حضور تو انج نمیده
خدافس
منم میگم شوهرم اصلا در جریان نیست من وجود دارم🤡
بالا