انجمن نویسندگی | رمان نویسی | چری بوک

نفس.
نفس.
شما؟!!!!
من نمیشناسم شما رو😒
میزاشتی ده سال دیگه بیای😒😒
(قشنگ معلومه شمشیر رو از رو بستم؟😂)

ضمنن دلانا از خداشم باشهههههه
خود صاحاب دلانا مشکل نداره، تو مشکل داری؟😒 ایششششش
اون سوقندم جیکش در بیاد با کله قند میکوبم تو سرشk;iofi:;ti
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: Avesta
Avesta
Avesta
یه کم راه بده خانم
میگی برم؟
مشخصه بدبختم

اون زبون نداره بدبخت
اروم مظلوم بی ازار
کشتی سوقندو فکر کنم که نیستش
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: رونیا:)
نفس.
نفس.
برو، من غریبه نمیخوام تو خونم
اصلنم دوست ندارم
هیچ داداشی هم ندارم😒

اون زبون نداره؟؟؟ اوووون زبوووووون ندارههههههه؟؟؟
اون صدتای من و تو رو میزاره تو جیبشششششش
حالا نه که خودت خیلی بودی، الان شکایت از نبودن سوقند میکنی؟😒
اون عنتر خانومو خودمم ندیدم خیلی وقته
زنگ میزنم بهش،یا میگه گمشو کار دارم، قطع میکنه
یا میگه مزاحم لحظات عشقولانم شدی، قطع میکنه=/
Avesta
Avesta
غریبه عمته الدنگ
نصف اینجا به نام منه اصلا

نداره بدبخت
به این مظلومی
خا من از دور مراقب بودم:/ اون کلا نیست و نابود شده
لحظات عشقولانه:/ تف ملت برا ما چیز شدن همه
  • خنده
واکنش‌ها[ی پسندها]: رونیا:)
نفس.
نفس.
گمشو هاااا
تو که نه سرش بودی، نه تهش، هیچ وقت نبودی، اینجا غریبه ای=/

خیلیییی مظلومه، خیلییییی=/
من میترسم ازش=/
آره، چقدرم مراقب بودی که شبایی که بند بند وجودم نیازت داشت، جنابالی سرکار بودی=/
به خدا خودمم موندم اصن=/ این دختر کی وقت کرد لحظات عشقولانه بسازه=/ میترسم حاصل جمع این غیبت و این لحظات عشقولانه اش بشه اینکه یهو بچه به بغل بیاد بهم بگه خاله شدی=/
Ghsm
Ghsm
کم غیبت کنید=|

نفس خانوم چرا حرف در میاری؟
من کی تا حالا حرف از لحظات عشقولانه زدم؟
Ghsm
Ghsm
@Maede توام بیا، جمعمون جمع شه

یکی هم به سپهر زنگ بزنه، بگه آنلاین شه
نفس.
نفس.
عه وااااا
افتخار دادی سوقند جاااان
- آبان؛
- آبان؛
عههه سوقنددد
خوش اومدییی
  • ذوق
واکنش‌ها[ی پسندها]: رونیا:)
Ghsm
Ghsm
عه مائده
این نفس که تو رو هم جیغ جیغو کرده
  • عصبانی
واکنش‌ها[ی پسندها]: رونیا:)
بالا